مراسم قورمه پزان در ولایت
دوشنبه هفتم دیماه طبق روال سفر قبلی مان به ولایت، ساعت دوازده ظهر، ما+ بابا+ دایی محسن و همسرشان مقابل محل کار مادرمان توقف نموده و پس از همراه کردن مادرمان با خود، عازم ولایت شدیم. طبق روال سفر قبلی دیگر بار در اکبرجوجه گرمسار توقف نموده و جایت سبز جوجه ای جانانه خوردیم . ساعت نه و نیم شب بود که به ولایت رسیدیم و به منزل آقاجانمان رفتیم و با بردیاخان، پسرعموی شش ماهه مان، دیدار کردیم و تا زمانی که بزرگترها لی لی به لالای بردیا جان نمی گذاشتند او را دوست می داشتیم و اصرار داشتیم او را در کالسکه بگذارند و کالسکه اش را هل می دادیم ولی به محض توجه کردن اطرافیان به بردیا عصبانی می شدیم و نق می زدیم. روز بعد به منزل مادرجانمان رفتیم ت...