علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

آوینا جان سه سالگیت سلامت...

آوینای عزیزم: ﻗﺼۀ ﻣﻦ و ﻏـﻢ ﺗﻮ ‫ﻗﺼۀ ﮔﻞ و ﺗﮕﺮﮔﻪ ‫ﺗﺮس بی ﺗﻮ زﻧﺪه ﺑﻮدن ‫ﺗﺮس ﻟـﺤﻈﻪﻫﺎی ﻣﺮﮔﻪ   ‫ای ﺑﺮای ﺑـﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدن ‫ﺑﺎﻳﺪ از ﺑﻮدن ﮔﺬﺷﺘﻦ ‫ﺳـﺮ ﺑـﻪ ﺑـﻴـﺪاری ﮔﺮﻓﺘﻪ ‫ذﻫﻦ ﺧﻮاب آﻟﻮدۀ ﻣﻦ   ‫ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﻣـﻴﻮن ﻗـﺎب ﺧﺎلی درﻫﺎی ﺑﺴﺘﻪ ‫ﻃﺮح اﻧﺪام ﻗﺸﻨﮕﺖ ﭘﺎك و روﻳﺎیی ﻧﺸﺴﺘﻪ ‫ﻛﺎش می شد ﭼﺸﺎم ﺑﺒﻴﻨﻦ ‫ﻃﺮح اﻧﺪام ﺗـﻮ داره ‫زﻧﺪه ﻣﻴﺸﻪ ﺟﻮن ﻣﻴﮕﻴﺮه ‫ﭘﺎ ﺗﻮی اﺗﺎق میذاره   ‫ﻛﺎش می شد ﺻﺪای ﭘﺎﻫﺎت ‫ﺑـﭙـﻴﭽﻪ ﺗـﻮ ﮔـﻮش داﻟﻮن ‫ﻃـﺮف داﻟـﻮن ﺑـﮕﺮده ‫ﺳﺮ آﻓﺘﺎ...
24 شهريور 1393
1500 13 34 ادامه مطلب

مراسم یادبود در تهران

مراسم هفتمین روز درگذشت برادر مجید کاظمی و سرکار خانم هوایی و فرزند عزیزشان، چهارشنبه 29 مرداد در مسجد النبی (ص) واقع در خیابان ستارخان، خیابان دریان نو، جنب پاساژ مفید، از ساعت 14 الی 15:30 برگزار خواهد شد. لطفا اطلاع رسانی کنید. ستاد توسعۀ فناوری نانو ×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××...
28 مرداد 1393

آدمک!

لطفا اگر حال و هوای دلت خوب نیست همین حالا ضربدرِ بالای صفحه را بزن و از این صفحه خارج شو... چون با خواندنِ ادامۀ این پست، حالت بدتر از آن چه هست هم خواهد شد... ×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××× خوابیدی بدون لالایی و قـــــــــصه                         بگیر آسوده بخواب بی درد و غُصه دیگه کابوس زم...
26 مرداد 1393

برای آوینا جانمان

دوست عزیزم آوینای دوست داشتنی دلم برایت بسی تنگ است. تا ابد یادم می ماند که: خوابیدی بدون لالایی و قـــــــــصه *** بگیر آسوده بخواب بی درد و غُصه دیگه کابوس زمستون نمی بینی***توی خواب گُلای حسرت نمی چیـنی دیگه خورشید چهره تُ نمی سوزونه *** جای سیلی های باد روش نمی مونه دیگه بیدار نمی شی با نگرونـــــی*** یا با تردید که بری یا که بمونی **** رفتی و آدمک ها رو جا گذاشتی *** قانونِ جنگل و زیرِ پا گذاشتی اینجا قهرند سینه ها با مهربونی*** تُ تو جنگل نمی تونستی بمونی دلتُ بردی با خود به جای دیگه *** اون جا که خدا برات لالایی میگه می دونم می بینمت یه روز دوباره *** توی دنیایی که آدمک نداره &ti...
22 مرداد 1393
1770 10 50 ادامه مطلب

مراسم یادبود

دوستان عزیز تهرانی مراسم یادبود دوست عزیزم و خانواده شون که در سانحۀ سقوط هواپیما از بین مون رفتند امروز 20 مرداد از ساعت 14:30 تا 15:30 در مسجد النبی واقع در  خیابان ستارخان، خیابان دریان نو، جنب پاساژ مفید برگزار خواهد شد. این مراسم از طرف ستاد توسعۀ فناوری نانو و با حضور خانواده های این دوستان برگزار میشه حضور شما دوستان عزیز باعث تسلی خاطر خانواده هاشون خواهد بود ×××××××××××××× از همۀ شما دوستان عزیزم که لطف داشتید و با کامنتهای پرمهرتون همدردی کردید ممنونم متاسفم که در شرایطی نیستم که جوابگوی محبتتون باشم فردا جوا...
20 مرداد 1393
1145 11 37 ادامه مطلب

عنوان ندارد

متاسفانه در سانحۀ سقوط هواپیمای طبس من نزدیک ترین دوستم رو از دست دادم. مهدیه جون مامان آوینا رو همۀ شما می شناسید. دوستی که سیزده ساله باهاش ارتباط دارم و خیلی بیش تر از خواهرم که از من دوره با ایشون ارتباط داشتم. و پسرم نزدیک ترین و صمیمی ترین دوستش آوینا جون و از دست داد. همون که ممکن نبود تو هر پست وب علیرضا اسمی ازش نباشه و همسر و برادرم صمیمی ترین دوست و برادرشون مجید آقا رو از دست دادند. عزادار شدیم، به همین سادگی! لطفا همین حالا برای شادی روحشون حمد بخونید در چند روز آینده برای شرکت در مراسم خاکسپاری عازم شهرستان هستیم نگران مان نباش حال همۀ ما خوب است اما تو باور مکن مهدیه جون و همسرشون از کارکنان...
19 مرداد 1393
5112 11 51 ادامه مطلب

پاناکتای انار

چند وقت پیش مادرمان دستور تهیۀ پاناکتای انار را در وبلاگ خاله سولماز دیدند و از آن جا که دستورات خاله سولماز لازم الاجراست بالاخره دیشب و در آخرین ساعات شب پاناکتای انار تهیه شد... در مرحلۀ اول مواد را با کمک یک عدد بطری نوشابۀ بریده شده، داخل ظرف ریخته و در یخچال گذاشته تا ببندد و می شود این: فرورفتگی قسمت وسط در شکل خیلی واضح نیست ولی حقیقت این است که این قسمت فرو رفتگی دارد که در مرحلۀ بعد ژلۀ انار به آن اضافه می شود و می شود این: این سفیدی که وسط ژله پدیدار شده است جزء دستور پاناکتا نیست بلکه در اثر چیره شدنِ خواب بر چشمان مادرمان ایجاد شده است و از آن جا ناشی می شود که چون آخرِ وقت مادرمان به فکر تهیۀ آن افتادند وقتی ه...
1 بهمن 1392

وبلاگ خوشمزه...

چند وقتی ست گذار مادرمان به یک وبلاگ خوشمزه اُفتاده است و دیدنِ کیک های خوشمزه و دستورات دقیق آشپزی همانا و جوگیر شدنِ مادرمان همانا و آااااااااای ما سه تا مرد بخور بخور داریم و حال می کنیم از آن جا که ما از تک خوری متنفریم تصمیم گرفتیم ضمن آپلود کردنِ این عکس شما را به هوس انداخته و راهیِ مطبخ کنیم. همان کاری که خاله مریم مادرِ آرمینا جانمان با مادرمان کردند... .... و ایشان که در تمام عمر خود انگشت شمار کیک پخته بودند آن هم به طرزی افتضاح، این بار موفقیت عظیمی کسب نمودند و ما ، دایی محسن و بابایمان البته این فقط یک نمونه از این خوشمزه هاست با عنوان کیک شربتی. نمونه های مختلف را در وبلاگ خاله سولماز ببین. البته کیک ماد...
11 آبان 1392

علیرضا کوچولو...

وبلاگ علیرضا کوچولو دوستان عزیزم لطفا به وبلاگ علیرضا کوچولو سر بزنید و به شکرانۀ سلامتی خود و فرزندانتان برای سلامتی علیرضا جان دعا کنید و هر یک از شما، هر تعداد حمد که می توانید برای سلامتی این فرشتۀ کوچک بخوانید... "سلام من مامان علیرضا هستم که روز 8 تولدش به خاطر درست شیر نخوردن و گرم شدن زیاد دچار افت قند خون شد و پزشکان متاسفانه تشخیص تشنج ندادن و بعد از شش ماه متوجه شدند که دیگه دیر شده بود و علیرضا الان یه کودک سی پی هست که نگهداریش خیلی مشکله علیرضا نه گردن میگیره نه میتونه بشینه نه راه بره نه حرف بزنه تازه بلعش هم خیلی مشکل داره و توانایی نگه داشتن هیچ چیزی توی دستش رو نداره و همیشه هم داره گریه میکنه و میخو...
25 مهر 1392