همش دلم میخواد بدوم... خدا نکنه فاطمه بیاد در خونه ما کاری داشته باشه اونوقته که منم سریع از فرصت سو استفاده می کنم میرم بغلش و چنان بهش میچسبم که هیچ کس نمیتونه منو از رفتن به خونه خاله و بازی با فاطمه منصرف کنه.....وقتی میرم خونه فاطمه خیلی با هم بازی می کنیم و همش میدویم و یک دو سه ورزش می کنیم منم مرتب میگم ئه ئو ئه(یک دو سه) چند روز که از فاطمه خبری نباشه با مامانم یک دو سه میکنم میدونی چطور؟ موقع عوض کردن پوشک فرار می کنم تا دنبالم کنه و بلند بلند می خندم و جیغ می زنم این کار برام خیلی لذت بخشه.... یه روز که از شلوار پوشیدن در می رفتم و داشتم حرکات آکروباتیک انجام میدادم و ببین... خدا نکنه کسی بخ...