علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

مراحل رشد من از شش تا دوازده ماهگی...

1392/1/30 12:19
نویسنده : الهام
1,290 بازدید
اشتراک گذاری

چون مامانم تقریبا از 15 ماهگی برای من تو وبم پست گذاشت. وقتی 18 ماهم شد تصمیم گرفت عکس های قبلی منو تو چند تا پست اضافه کنه و عکس های دوران جنینی و تولد تا شش ماهگی منو گذاشت. اما از اونجا که پروژه های مامان من به شدت بلند مدت هست تازه الان تو بیست ماهگی یادش اومده که عکس های شش ماهگی تا یه سالگی منو نذاشته و حالا:

شش ماهگی:

هفت ماهگی:

و اینم یه عکس از نق زدن هام که احتمالا مامانم از اون جهت گذاشته که در آینده فکر نکنم خیلی علیرضای خوشحال و خوش اخلاق و خندانی بودم...

هشت ماهگی:

نه ماهگی:

این عکس رو با سامان دوستم انداختیم...اون روزها وقتی مامانم میرفت سر کار من پیش خاله نسرین می موندم و با سامان پسر همسایه شون که ده روز از من بزرگتر بود بازی می کردم...این عکس و یه روزی که مامانم دانشگاه بود خاله نسرین ازم گرفت.مامان و بابام کلی با این عکس حال کردند آخه جالب ژست گرفته بودیم...

و ده ماهگی:

و این هم یازده ماهگی و اولین باری که به تنهایی و مستقل سیب خوردم...

و تولد یک سالگی:

 و چون این پست خیلی طولانی شد عکس های تولد یه سالگی مو میذاریم تو پست بعدی. نه نگران نباش درسته پروژه های مامانم بلند مدته ولی این یکی پست و الان میخواد بذاره...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

گلبرگ
30 فروردین 92 13:46
باغ جانت، همه وقت، عطرافشان، گلباران باد

وای چه حرفای قشنگی بهم زدید.ممنون
مامان عبدالرحمن واویس
30 فروردین 92 18:48
وای چقدازاون عکسی که توماشین بودخوشم اومد فدای اون خندهات خاله جونم
مامان امین
30 فروردین 92 21:40
عزیزم مارک ماشینتون چیه چقدر تمیز شسته این گل پسرو مثل ماه شده. وای خدا چه خوردنی بودی تو
مامان ایمان جون
30 فروردین 92 23:08
جیگلتو بگلدم خاله جون که اینقدر بانمک و خنده رویی تو ماشین لباسشویی رفتی چیکار؟
مامان آرمينا
31 فروردین 92 0:35
اي جانممممممممممممممممم من طرفداردخترام ولي عليرضا خيلي با نمكه