علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

بهار آمد!

1394/1/2 13:31
نویسنده : الهام
2,153 بازدید
اشتراک گذاری

سلام رفیق! روز و روزگارت خوش و نوروزت فرخنده بادمحبت

یادت هست چند پست آن طرف تر سوالی برایمان ایجاد شده بود که "عید کجاست؟"

در تعطیلاتی که گذشت پاسخ سوال خود را یافتیم، و همانا پاسخ سوال در همین عکس هایی نهفته است که اینجا آپلود شده است:

ما عید را لا به لای شکوفه های بهاری یافتیم!

و عید این جاست، لا به لای آبِ زلالی که از قنات روان می شود و به طبیعت زندگیِ دوباره می بخشد!

عکس های آپلود شده در این پست مربوط به آخرین روز اسفندماه 93 می باشد که با اندکی تأخیر (دوم فروردین ماه) آپلود شده است و با تأخیر بسیار زیادی ارسال می شود...خجالت

در ادامۀ مطلب با ما همراه باش محبت

عید این جاست، لا به لای شکوفه های سرزده از شاخه های خشک درختانزیبا

عید این جاست، لا به لای آبی این آسمانِ زیباآرام

عید این جاست، لا به لای صداقت کودکانۀ یک پسر بچه و صمیمت تازه به تازۀ یک پدر و یک پسرمحبت

عید این جاست، لا به لای سبزه های تازه سر از خاک بیرون زدهزیبا

عید این جاست، لا به لای شاخه های خشکی که در پس زمینه ای سبز یادآورِ زنده شدنِ دوبارۀ طبیعت و زندگی ستمحبت

عید این جاست، لا به لای باغ هایی باران خورده که گذرِ کودکی یک زن را دیگر بار زنده می کندآرام

عید این جاست، لا به لای کوچه باغ هایی سر سبز که به هر رهگذری جانی تازه می بخشدزیبا

عید این جاست، لا به لای سبزه های بیرون زده از بین سنگ ها و سنگ ریزه ها که طراوتی تازه به زندگی می بخشدزیبا

عید این جاست، در کوچه پس کوچه های یک روستا با همۀ وسعتِ دلِ مردمانشآرام

عید این جاست، لا به لای جاری بودنِ سرچشمۀ قناتی که زندگی می آفریندمحبت

عید این جاست، لا به لای برگ های خشکِ باقی مانده از زمستانی که نفس های آخرش را می کشد و کودکی کنجکاو را به غلت زدن بر روی خود می خواندآرام

عید این جاست، لا به لای زندگی جمعی مورچه ها و قانون و نظم حاکم بر آن که نظم طبیعت را دیگر بار یادآور می شودزیبا

عید این جاست، لا به لای زردی و سفیدی و سرخی زیبای بیرون زده از خاکمحبت

عید این جاست، لا به لای تمامِ زیبایی های همین باغ های بی انتها که آبی آسمانش به انسان جانی دوباره می بخشدمحبت

عید این جاست لا به لای شبنم های جاری روی سبزه ها و در زمزمۀ غروبی که به استقبالِ بهار می رودمحبت

تازه تو گرمی گونه ات را لا به لای دستانِ پر مهرِ مادر بزرگ ها و پدر بزرگ هایت حس نکرده ای، وقتی دستانِ گرم شان چهره ات را محاصره می کند تا بر پیشانی ات بوسه زنند و گرنه خـــــــــــــــــوب درک می کردی که "عید کجاست؟"

پسندها (10)

نظرات (24)

مامان کیانا و صدرا
17 فروردین 94 19:27
سلام.خوشحالم که عیدو پیدا کردی علیرضا جون
الهام
پاسخ
سلام و ممنونم خاله مرضیه جونم
مامان بهی
18 فروردین 94 8:30
سلام عيدتون مبارررررررررررررررررررك
الهام
پاسخ
سلام ممنونمعید بر شما هم مبارک عزیزم
زهره مامانی فاطمه
18 فروردین 94 8:41
سلاااااااااام الهام جون رسیدنتون بخیر وشادی چه عید قشنگی پیدا کردی علیرضا جون چه طراوتی چقدر دل انگیز دلم برا عید به این زودی تنگ شد اهواز که الان یجورایی تابستون شده ولی تو سفر مخصوصا سفر به کاشان از این منظره های زیبا زیاددیدم الهام جون وقتی نیستیا نی نی وبلاگ برا من یکی سووووت و کوووووره ایشااله همیشه به شادی وتفریح باشی خواهروسفر حسابی بهت خوش گذشته باشه بووووووس برای روی ماه علیرضا جونم
الهام
پاسخ
سلام عزیزمممنونم زهره جونم اتفاقا منم دلم برای روزهای خوش گذشته تنگ شد لطف داری زهره جونمنم خیلی خیلی به این جا و به شما و همۀ دوستان وابستگی عجیبی دارم قربون محبتت زهرۀ عزیزم فاطمۀ عزیزم رو می بوسم
زهره مامانی فاطمه
18 فروردین 94 8:41
خصوصی
الهام
پاسخ
به روی چشم عزیزم
مامان فهیمه
18 فروردین 94 11:42
very beautiful
الهام
پاسخ
That is very kind of you Thanks a lot
مامانی
18 فروردین 94 12:44
چه عید زیبایی گوارای وجود
الهام
پاسخ
ممنونم عزیزم سال نو بر شما هم مبارک و روزگارتون خوش
مریم مامان آیدین
18 فروردین 94 13:32
سلام الهام جونم...رسیدن بخیر دوستم...دلم خییییییییلی برات تنگ شده بود...هم خودت و هم علیرضای شیرینم وااااااااااااااای...چقدر اینجا بوی عید داره شکوفه هارو....پسر.مهربووووووون رو کوچه باغ هارو...یاد روستای پدریمون افتادم من...عیـــــــــــــــن همونجاست و واقعا هم عید بعد همه این زیبایی ها تو آغوش مهربون عزیزانه الهی همیشه دلهاتون به هم گرم و عاااااشق باشه عزیزم ببووووووووووووس علیرضامو که حسابی بهش خوش گذشته
الهام
پاسخ
سلام مریم جونممن هم دلم خیلی خیلی زیاد برای شما تنگ شده بود جاتون خالی بود عزیزم من هم برای شما بهترین ها رو آرزو می کنم و امیدوارم سال نو براتون پر از شادی و سلامتی باشه ممنونم دوستم آیدین دوست داشتنی رو می بوسم
مامان علی
18 فروردین 94 13:57
سلام عزیزم من کلا فهمیدم صحیح وسلامت برگشتین وخوش گذروندین اما عکسی واسم بازنشد عزیزم.چندبار رفرش کردم علیرضا جون ماه خوشحالم خاله عید یافتی هران کجا که باشد بهترین عیدی ما والدین لبخند وسلامتی شما جیگر گوشه هاست امید که هر لحظه ات سرشار از عشق وخوشی باشد پسر گلم ودم به دمت عید بادا.روحت زلال وتازه روانت پاک ونجیب التماس دعا
الهام
پاسخ
سلام زهرا جونم بله جای شما خیلی خالی بودنمی دونم چرا این مشکل پیش اومدهبرای خودم باز می کنه ممنونم خاله جونم و حق با شماست یک دنیا ممنونم بابت دعای خیرتون و شک نکنید که تو تعطیلات نوروز بسیار به یادتون بودیم و تو حرم امام رضا دعاگوتون بودیم
صدف
18 فروردین 94 20:22
سلامممم و سال نو مبارک و رسیدن بخیررر به به خوشحالم که عید رو در دل طبیعت یافتین البته ما نیز عید رو در همین تهران و در بین بارون و تگرگ بی نظیر و هوای پاک و به دور از ترافیک همیشگی تهران یافتیم امیدوارم که تا آخرسال همین اندازه خوووووش باشین
الهام
پاسخ
سلام صدف جانم سال نو بر شما هم مبارک و ممنونم چه عالیپس جای ما هم تو این همه طراوات تهران خالی بوده حســـــــــــــابی ممنونم عزیزم و همین طور شما
مامان کیانا و صدرا
19 فروردین 94 9:09
سلام الهام جونی و ممنونم از عکسهای خوشگلت.دقت کردی مدتیه تقریبا همه مون و البته شما پیشتازتر خیلی داریم به طبیعت توجه نشون میدیم.راستش فک میکنم یکی از دلایلش میتونه این باشه که فک میکنیم شاید این طبیعت زیبا چند سال دیگه خیلی کمرنگ و بدون جاذبه بشه...نمیدونم فقط خدا میدونه که تا کی طبیعتمون واقعا طبیعته و سبز و خرم و پر بارونموفق باشی عزیزم و باز هم میام اما در حال حاضر باید برم به دنبال کارهای منزل
الهام
پاسخ
سلام عزیزم دقیقاً درست گفتیراستش قبل ترها هر سال سرسبزتر از سال قبل بود و شاید ما قدر اون همه سرسبزی رو ندونستیمولی این روزها که سال های خشک زیادی از پی هم اومده من واقعا قدر سبزه های روئیده بین سنگ های بیابون رو هم به شدت درک می کنم ایشالا که خداوند بهمون رحم کنه و همچنان طراوتی ادامه دار داشته باشیم خوش باشی دوستم
مامان پارسا
19 فروردین 94 9:16
افتخار زنان همین بس که روز میلاد برترین گوهر خلقت بانوی بهشت روز زن نامیده شده است. پیشاپیش ولادت حضرت فاطمه و روز زن بر شما مبارک باد.
الهام
پاسخ
ممنونم دوستم و منم این روز بزرگ رو به شما تبریک میگم
مامان ریحانه
19 فروردین 94 10:31
سلام الهام جونم رسیدن به خیر امیدوارم که لحظه لحظه ی زندگیت به خوشی گذشته باشه در کنار خانواده و عزیزانت حسابی دلتنگ شده بودیم خانومی و اما چه پست زییبایی چه طبیعت دل انگیزی و چه جواب قشنگی واقعا که عید یعنی نو شدن و جان گرفتن تمام آنچه دور و برمان است بدون هر کینه خوش به حال آن درختی که با وجود آنکه بهار سال قبل به پایش آتش روشن کرده اند و خاطرش را آزرده اند ولی باز امسال رختی نو به تن میکند و سخاوتمندانه سایه اش را باز در اختیار همه قرار می دهد حتی کسی که به پایش آتش افراخته .... ای کاش ما انسانها هم همانطور که جامه ی نو به تن میکنیم بتوانیم حسی مانند آن درخت داشته باشیم و کینه هایمان را از یاد ببریم و به همه خوبی کنیم حتی آنان که زخمی بر دل ما گذاشته ان آری الهام جان تو خوب عید را میان همه ی چیزهایی پیدا کرده ای که خشم در وجودشان جایی ندارد و سخاوتشان به سخاوت آسمان گره می خورد و طبیعتی زیبا را برایمان به وجود می آورن این یعنی خود خود عید
الهام
پاسخ
سلام ریحانه جونم منم دلم برای شما خیلی خیلی تنگ شده بود و امیدوارم تعطیلات خوبی رو سپری کرده باشید و سال جدید سالی پر از خیر و برکت براتون باشه چه تعبیر زیباییخیلی خوشم اومد و کاش ما هم سخاوت همون درخت رو داشته باشیم واقعا همین طوره که شما میگیدلابه لای این زیبایی ها مملو از سخاوته و هیچ چیز بدی وجود نداره
مامان مهراد
19 فروردین 94 12:52
سَــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلاااااااااااااااااااااااااااااااااام خــــــــــــــــــــــــــــــــــوبین؟ وای که چقدر دلم تنگ شده بود/ [ علیرضا جون خوبه؟ آقا محسن و داداش محسن خوبن؟ مادر جونت اینا خوب بودن ان شاله؟
الهام
پاسخ
سلام و صد تا سلام به مهری عزیز و مهراد دوست داشتنی ام و البته که منم دلم برای شما لک زده بود همه خوبند و سلام ویژه دارند خدمت تونامیدوارم شما هم خوب باشید و پایدار و شاد
مامان مهراد
19 فروردین 94 12:54
چه طبیعت قشنگی. بچم علیرضا حق داشت از چند روز مونده هی میگفت عید کجاست. امیدوارم همه روزهاتون عید باشه و همه عیداتون عین همین عکس هایی که گذاشتی سرشار از زندگی.
الهام
پاسخ
جاتون سبز مهری جونم بله حق با شماست ممنونم بابت آرزوی قشنگی که برامون داشتی و منم براتون بهترین ها رو آرزو می کنم
صدف
19 فروردین 94 14:08
سلام الهام خانم ... خواستم روز 19 فروردین روز شرف الشمس رو خدمتتون یادآوری کنم . که قرار بود سنگ سوغات کربلاتون رو در همچین روزی تراش بدید ... البته که حتما خودتون خاطرتون هست ... ولی امروز که متوجه این روز شدم یاد شما افتادم گفتم یادآوری کنم ... برای منم دعاکنید البته اگه قابل هستم
الهام
پاسخ
سلام عزیزمخدا بهت خیر دنیا و آخرت رو بده صدف جونواقعا یادم نبود و از اون جا که تو شبکه های اجتماعی هم نیستم خبردار نشدم نمی دونی چقدر خوشحال شدم که بهم یادآوری کردیمخصوصاً که دیشب با شنیدن الله اکبر اذون صبح از خواب پریدم در حالی که خواب بسیار بدی دیده بودماونقدر بد بود که مستقیم رفتم سرِ کیفم و اول از همه صدقه دادمحالا بماند که از صبح فکرم درگیرِ همون خوابه بده و اگه شرف الشمس هم از دستم می رفت واقعا به یأس فلسفی دچار می شدم الهی که هر چی خیر و خوبیه خدا بهت بده
مامان کیامهر
19 فروردین 94 14:44
به به به به عیدتون مبارک طراوت بهار گوارای وجود نازنین شما عکسهاتون فوق العاده بود عاااالی قشنگرین توصیف از عید و بهاررر بود
الهام
پاسخ
ممنونم بهارماین نظر لطف شماست عید بر شما هم مبارک و روز و روزگارتون خوش عزیزم کیامهر عزیز رو از طرف من حســــــــابی ببوسید و تولدش هزاران بار مبارک باشه دوستم
مونا
19 فروردین 94 20:39
سلام الهام جون. مجدد رسیدن بخیر و همیشههههه به طبیعت گردی چه عکسای قشنگیییییی.پر از بوی بهااااااار.امیدوارم حسابی بهت خوش گذشته باشه.امیدوارم سبزه زندگیتون همیشه سبزززززززز باشه. باید چندباره عکسات روببینم و یااین طبیعت زیبای موجود در عکسات ، سیر و سیاحت کنم به طبیعت شهرستان کوهدشت که نوروزپارسال مهمان مردم مهرباااان این شهر بودیم. خوش باشین
الهام
پاسخ
سلام مونا جونمیک دنیا ممنونم دوستم جای شما بسیار سبز بود عزیزم حتی سبزتر از این طبیعت سبز یک دنیا ممنونم بابت همۀ محبت ت و همۀ دعای خیرت من تا به حال کوهدشت نرفته ام، ولی تعریفش رو خیلی زیاد شنیده امایشالا که حالتون همیشه خوش و دلتون همیشه شاد و تنتون همیشه سالم باشه می بوسمتون باران و علی دوست داشتنی رو می بوسم
مامان کیانا و صدرا
20 فروردین 94 9:49
خب سلام دوباره آبجیخوبید؟پسر گلی چطوره؟واسه مهد رفتن واکنشی نداشت؟صدرا که میگفت:خاله مون گفته اگه دوست ندارین دیگه نیاینالبته میدونی این حرفو خالشون قبل از عید و هفته ی آخر که دو سه روزی صدرا رو برده بودیم زده بودخلاصه پسریو میبردم میگفت اگه در مهد بسته بود برگردیمخود منم آبجی حالشو نداشتم برم چه برسه به این طفلیهاخلاصه که الهام جونم ممنونم بابت عکسها و خوشحالم که به سلامتی رفتین و برگشتین.امید که همواره روزگاری سبز و شاد و خرم و از همه مهمتر سلامت داشته باشید.روزتان خوش
الهام
پاسخ
سلام عزیزمممنونم ما خوبیم شما خوبید؟ حق داشته پسرکمونراستش منم مثل شما این روزها زورم میاد برم سر کار علیرضا هم وقتی بهش گفتیم فردا می ری مهد ناله می کرد که مهد نریم، بریم جنگل و البته ما هم گفتیم شرمنده پسر! باید بری مهدولی وقتی بردیمش خیلی شاد بود و هیچ عکس العمل منفی نداشت ممنونم دوستم و منم براتون خیر و خوبی آرزو می کنم
مامان کیانا و صدرا
20 فروردین 94 9:56
عشق یعنی:مادر...صبر یعنی:یک زن...مهر یعنی دختر...نور یعنی:خواهر...هر چه هستی!عشق یا صبر...مهر یا نور...روزت مبارک...
الهام
پاسخ
یک دنیا ممنونم مرضیۀ عزیزم و منم بهتون تبریک میگم دوست خوبم
مامان محمدحسین
20 فروردین 94 12:20
الهام
پاسخ
سلام و نوروز مبارک و روزگارتون خوش عزیزم
هدیه
20 فروردین 94 23:01
سلامممممممممممممممم الهام خانم عزیز رسیدن به خیر به به چه عکسای دلنشینی که از طبیعت گرفتین و خوشحالم که علیرضا جان عید رو پیدا کردن و منم مثل علیرضا جان عید یا بهتر بگم خدا رو در دل طبیعت و کنار دریا شناختم البته به معنای واقعی در پناه حق هم شما و خانواده محترمتان
الهام
پاسخ
سلام هدیه جان ممنونم عزیزم چه مفهوم زیبایی از عید بیان کردید ایشالا که سال جدید براتون سالی باشه پر از سلامتی و عشق
هدیه
21 فروردین 94 16:52
ممنون عزیزم که وقت گرانبهاتون و گذاشتین و سفرنامه من رو خوندین ممنونم از محبتتون خداوند هم پدر و مادر شما رو براتون حفظ کنه و همیشه با دل خوش به ولایتتان برین ایام همیشه به کامتون
الهام
پاسخ
این چه حرفیه عزیزم، وظیفه ست و یک دنیا ممنون بابت دعای خیرتون
مامانی
31 فروردین 94 15:06
سلام الهام جون خوبی عزیزم؟ علیرضا جونم چطوره؟ چه عکسایی... حسابی دلمو بردین
الهام
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم عزیزم. شما خوبید؟ آریا جون خوبه؟ جای شما سبز بود ریحانه جون
مامان مرمر
4 اردیبهشت 94 2:22
بهارتون مبارک
الهام
پاسخ
ممنونم عزیزم و بهار بر شما هم مبارک