علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

باغ موزۀ دفاع مقدس

1394/2/5 11:17
نویسنده : الهام
886 بازدید
اشتراک گذاری

جمعۀ اخیر به قصدِ رفتن به پل طبیعت برنامه ریزی شد و ما به اتفاق خاله لیلا و خانواده ابتدا سری به باغ موزۀ دفاع مقدس در همان نزدیکی زدیم، و جایت سبز نهار را در جنگل های اطراف موزه خوردیم و سپس پل طبیعت را در نوردیدیمچشمک

البته ما به علت نداشتنِ وقت کافی و علی رغم میل باطنی، موفق به بازدید از داخل موزه نشدیم و فقط از محوطۀ موزه بازدید کردیمغمگین. عکس های جمعه به علت فراوانی در دو پست ارسال می شود: بخش اول: باغ موزۀ دفاع مقدس و بخش دوم: پل طبیعت که در پست بعدی بارگزاری خواهد شدآرام

با ما در ادامۀ مطلب همراه باشمحبت

محوطۀ اطراف موزه و ما و یاسمین جانمان سوار بر یک غول آهنیراضی

روز تعطیلِِ ما، از همان کلۀ صبح با تریپ عصبانیت و اخمی بی سابقه آغاز شد و اگر چه ابتدا تصور می شد اخم مردانه مان در نتیجۀ رویارویی انوار خورشید با چشمانمان می باشد، ولی بعد از صرف نهار و هم بازی شدن با یک دختر خانم به نام ویانا که قصد دوستی با ما را داشتند، ما باز هم اخم و عصبانیت از خود بروز داده و مردانگی خودمان را در حد بالایی به نمایش گذاشتیم عینک و دیگر از آن علیرضای خوش برخورد که همواره نیشش تا بناگوش باز است، خبری نبودشیطان

و این هواپیما از همان نسل هواپیماهایی ست که شیرمردانِ بسیاری چون بابایی، شیرودی، کشوری، و ... خلبانش بوده اند و با آن پرواز تا ابدیت را تجربه کرده اند! یادشان گرامیآرام

و جنازۀ یک آدم کُشِ آهنین! که قطعاً انسان های بیگناهِ بسیاری را به جنازه تبدیل کرده استغمگین

و بالگردی از بالگردهای دورانِ دفاع مقدس

و ماکتی از یک ناوِ هواپیما بَر!

این موزه برای آقایانِ بازدیدکننده جذابیتی صدچندان دارد! به گونه ای که هیچ کس نمی توانست بابا و دایی محسن ما را از این بالگردها جدا کند قبل از این که در جزء به جزء آن ها دقیق نشده بودند!درسخوان

و فضای داخل بالگردها:

و یک راکت اندازِ جنگی

و پسرکی خشمگین(!) که تریپش بسیار با این میدانِ کارزار و ابزارش سازگاری داردخندونک

و موشک های قاره پیمای امروزی که در منتها الیهِ این دو عکس آن را مشاهده می کنی و چه خوب که جوانانِ ایرانی با وجودِ تجهیزاتِ قدیمی که همه ساخت روسیه و آمریکا و کرۀ شمالی ست، این روزها قادرند موشک قاره پیما بسازند!تشویق

و محوطۀ آبی رنگِ در سمت راست محل اجرای یکی از برنامه های ماهِ رمضان سالِ گذشته است که هر سی شب از ماهِ مبارک و با حضور مردم در این مکان روی آنتن رفتآرام

و توپ های جنگیزیبا

و جیب های معروف میدان جنگ با کاربردهای چند کاره

در سمت راست صندلی های محوطۀ باغ موزه را می بینید که شبیه تانک طراحی شده اند!

در قسمتی از موزه، مزار شهدای گمنام دفاع مقدس بود که ما به اتفاق خانوادۀ خاله لیلا به آن جا سر زدیم ولی از آن جا که خانوادۀ خودمان محو بالگردها و هواپیماهای مقابل موزه شده بودند، از مزار شهدای گمنام عکسی موجود نیستخجالت

عکس سمت راست ورودی جنگل است و تابلوی زرد رنگ در عکس سمت چپ که روی آن عبارتِ "به طرف پل طبیعت" حک شده است، ما و شما را در پست بعدی به پل طبیعت خواهد برد!بای بای

پسندها (9)

نظرات (27)

ساعت دیواری اتاق کودک
6 اردیبهشت 94 12:01
انواع مدل های ساعت دیواری اتاق کودک
زهره مامانی فاطمه
6 اردیبهشت 94 14:38
چه اخمی هم کرده گل پسری همون که گفتی میخواسته با محل همخوانی داشته باشه شایدهم پسرمون بزرگ شده چشمش به دختر افتاده اینطوری شده خلاصه خاله جون اخمالوتم قشنگه همیشه به گردش وشادی اونم با دوستای خوب ایشااله هرجا هستید ومیرید دلتون خوش ولبتون خندون باشه عزیزم
الهام
پاسخ
بله درسته همخوانی رو خوب اومدی شاید و چشماتون قشنگه که اخم منو جذاب می بینه فدای محبتت زهره جون شما هم همین طور فاطمه گلی رو می بوسم
زری
6 اردیبهشت 94 16:04
سلام الهام جان ازچه موزه ی خوبی دیدن کرده اید،پسربچه هاکه عاشق این جورجاهاهستن.حتماگل پسربدخواب شده بوده همیشه به گردش وشادی منتظرعکسای زیبای پل طبیعت هستم
الهام
پاسخ
سلام عزیزم بله واقعا برای علیرضا و سایر آقایون خیلی جذاب بود ممنونم عزیزم
مامان بهی
7 اردیبهشت 94 7:56
سلام خوبي عزيزم چه مامان خوبي يادش ميمونه از همه چيز عكس بگيره من هميشه قبل از اين كه بريم جايي ميگم امروز ديگه حسابي عكس ميگيرم ولي بعد كه ميريم يا يادم ميره يا اينقدر حواسم به شايان هست كه نميتونم عكس بگيرم عزيزم چرا عليرضا اخمو بوده؟
الهام
پاسخ
سلام دوستم من قبلترها خیلی در عکاسی اکتیو بودم ولی چندماهی هست که دوربینم خراب شده و مسئولیت عکاسی افتاده بر گردن همسر و داداشم
مامان نازنین جون
7 اردیبهشت 94 8:48
سلام عزیزززززززم چه اخمی هم کرده گل پسری؟؟ اخم نکن بهت نمیاد همیشه به گشت وگذار
الهام
پاسخ
سلام عزیزم خوبید؟ نازنین جون خوبه؟ ممنونم دوستم
مریم مامان آیدین
7 اردیبهشت 94 14:44
به به اولا چه عکس های قشنگی از گل ها و طبیعت دوما چه زیبا که اسم این قهرمان های ملی رو هم تو این پست آوردی تا یاداوری باشه از رشادت هاشون سوما چه خوب که پل طبیعت هم رفتین....چون میدونم طبیعت رو خیلی دوست داری خیلی دوست داشتم حتما اونجا هم برین...البته ما با اومدن بهار و تابستون دیگه فکر نکنم تهران گردی رو وقت داشته باشیم ولی من اونجارو خیلی دوست دارم قربون این پسرکمون برم که اخمش هم شیرینه الهی همیشه به خوش گذرونی باشین عزیزم
الهام
پاسخ
این نظر لطفته مریم جون خوشحالم که خوشتون اومده بله خیلی خوب بود البته به خلوتی وقتی که شما رفته بودید، نبود! ولی خوش گذشت فدای محبتت مریم جونم آیدین جون و می بوسم
زهرا مامان ایلیا جون
7 اردیبهشت 94 16:52
سلام عزیزم .خوبی علی رضا خان خوبه چه اکتیو ماشالله جمعه رفتین موزه پستشم به روز کردین ایول داری والا عالی بود عکسها بهم سر بزن عزیزم
الهام
پاسخ
سلام زهرا جونچند روز قبل بهت سر زدم ولی دیدم پستت تکمیل نشده و رمزداره ما هم کم کار شدیم خواهر هفته ای نهایتا یک پست به روی چشم
مامان ریحانه
7 اردیبهشت 94 17:28
الهام جون همیشه به گردش و تفریح چه جاهای خوبی رو واسه گردش انتخاب کردید اول که فدای اخم گل پسری که واقعا غرور مردونه توش موج میزنه دوستاشم که همه از جنس مخالف بودن چرا که خوب اخم نکنه باید یه جوری صلابتشو به اونا نشون میداده اتفاقا تابستون پوریا رو برده بودن موزه و خیلی تعریف میکرد که مامان جای قشنگیه و کلی ذوق میکرد که سید جواد هاشمیو دیده منم دوست دارم یبار برم و از نزدیک فداکاریهای جوانان غیور مملکتمونو ببینم چه خوب که تمام خاطره سازهای جنگ رو در همچین موزه ای نگه داشته ان ما که اون موقع ها کوچیک بودیم و در شهرهای مرکزی زیاد خبری از جنگ نبود ولی باز جنگ را حس کردیم خوبه که این وسایل هست تا نسلهای جدید از دلاوری ها و شجاعتهای جوانان مملکتشون با خبر شون عکسها خیلی جذاب و گویا بودن منتظر عکسهای پل طبیعت هستیم الهام نازنین بوس واسه علیرضا خان اخمو
الهام
پاسخ
بله واقعا جای خوبی بود ریحانه جون و منم با پوریا جون موافقم اتفاقا منم دلم میخواد برم و داخلش رو ببینم باید خیلی جذاب تر از بیرونش باشه الهی که جنگ برای هیچ کشوری نباشه! تو اون هشت سال یک دوره از زندگی همۀ مردم ایران نابود شد! دوره ای که هیچ وقت برنمیگرده فدای محبتت عزیزم نازنین گلم رو می بوسم
صدف
7 اردیبهشت 94 21:21
سلام الهام خانم همیشه به گردش و شادی 😊... اخم علیرضا خان هم خیلی خیلی بهش میاد ... جذبه شو عشق است 😘
الهام
پاسخ
سلام عزیزماین نظر لطف شماست و ممنونم از لطفت صدف جان
مامان مهراد
8 اردیبهشت 94 9:29
سلام الهام جون میبینم که در سال 94 حسابی متحول شدین و دیگه از سرخه حصار خبری نیست؟؟؟؟ ما تا حالا دوبار وقتی اومدیم تهران نیت کردیم بیایم پل طبیعت ولی نشده.ولی با دیدن این عکس ها و این تانک و هلی کوپتر دیگه حتما میایم.....میدونی که چه عشقی میکنن بچه ها و البته بابا ها با دیدن این وسایل میدونی برای من دیدن این تصاویر یه دوگانگی عجیب ایجاد میکنه هم لذت میبرم و هم ته دلم میگیره وقتی یادم میاد چه جووون هایی یه پشت این اشین ها شهید نشدن و یا چه گل هاییی که زیر چرخ ای این تانک ها پر پر نشدن در ضمن علیرضا خان نوری هم در سال جدید روحیه ای بس مردانه و جبروتی جذاب گرفته... فکر کنم همین جوری پیش بره دو سال دیگه باید عروس بیاری. بعد یه چیزی من این موشک قاره پیما رو پیدا نکردما؟؟؟!!!! انگاری چشمام دیگه سو نداره به هر حال امیدوارم توی این سال جدید همیشه خوش باشین.
الهام
پاسخ
سلام عزیزم آره متحول که شدیمسرخه حصار و لتیان رفتیم ولی پستش رو نذاشتم خوبی سرخه حصار و لتیان اینه که هر جا بخوای اتراق کنی ماشین رو کنارت پارک می کنی و مشکل جای پارک نداری و از طرفی طبیعی هستند ولی بوستان های داخل شهر برای خوردن نهار خیلی مناسب نیستند، خیلی شلوغند و به سختی می تونی جای پارک پیدا کنی ایشالا این بار که اومدی تهران حتما مهراد گل رو ببری پل طبیعت و موزه، مطمئنم خیلی لذت خواهد برد واقعا همین طوره! منم دقیقاً همین احساسی رو دارم که شما دارید. الهی که دیگه هیچوقت جنگ و خونریزی پیش نیاد بعید هم نیست که عروس بیاریم موشک خیلی دور بود و با زوم کردن عکسش تار می شد ولی تو پیش زمینۀ همون عکسی که گفتم یک موجود خیلی بلند هست که عمودیه و آمادۀ پرتاب شدن، که قسمت انتهایی و بالایی اون آبی رنگه قربون محبتت عزیزم منم براتون شادی و سلامتی آرزو می کنم
مامان مهری
8 اردیبهشت 94 9:29
منتظر پست بعدی هستم بی صبراااااااااااااااااااااااااااااااااانه!!!!!!!!!!!!!!!
الهام
پاسخ
به روی چشم عزیزم
مامان مهراد
8 اردیبهشت 94 9:31
راستی شلوار علیرضا جون همین جا چمنی شده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ الهام جون بگو دختر مگه تو فضولیــــــــــــــــــــــی!
الهام
پاسخ
این چه حرفیه دوستم این نهایت لطفت رو می رسونه که به ما توجه داری نه هفتۀ قبلترش لیلا با خانواده مهمون ما بودند و بعدازظهر رفته بودیم سرخه حصار! علیرضا هم به سبک دخترها به گل ها علاقه نشون داد و با یاسمین گل جمع می کردند وقتی اومد دیدم زانوی شلوار لی رو که آبی کمرنگ بوده چمنی کرده البته بعد از چند روز که پوشیده جای لک کمرنگ شده و متاسفانه خودم هم به علت یه سری گرفتاری که جدیدا برام پیش اومده و در پست بعدی خواهم نوشت فرصت نکردم برم الکل+ صابون رو برای پاک کردنش امتحان کنم ولی اگه ازش نتیجه گرفتم حتما بهت خبر میدم عزیزم
هدیه
8 اردیبهشت 94 11:42
سلام الهام خانم عزیز حال شما و علیرضا جان چطوره امیدوارم حالتون خوب باشه و همیشه به گردش و شادی این موزه منم رفتم جای خیلی عالی هستش و با تمام وجودم اون دوران رو لمس کردم و محو اون خاطرات شدم راستی اخمم به علیرضا جان خیلی می یاد خیلی بامزه شدن خدا حفظش کنه براتون دوستون دارم و در پناه حق
الهام
پاسخ
سلام هدیه جانم بله واقعا زیباست و یادآورِ رشادت ها و قهرمانی های نسلی که واقعا کاردان بودند و مدیر این نظر لطفته عزیزم و شما هم در پناه خداوند باشید
مامان فهیمه
9 اردیبهشت 94 11:40
عزیزمی خوش تیپ خاله الهام جون چه لاله های زیبایی
الهام
پاسخ
قربانِ محبت تون خاله جون تقدیم به شما رفیق عزیزم
الهه مامان مبین
9 اردیبهشت 94 16:29
سلام به روی ماهت الهام جون همیشه به گردش چه عکسای خوبی گرفتید مثل همیشه قربون اون پسر اخمو بشم من بعضی روزا این بچه ها انگار از دنده چپ بیدار میشند خدا همشون رو حفظ کنه مواظب خودتون باشید
الهام
پاسخ
سلام الهه جون شما لطف دارید دوستم و هم چنان تریپ اخمو ادامه دارد خداوند نگهدار مبین دوست داشتنی و همه بچه ها باشه
اقازاده
10 اردیبهشت 94 7:42
چه عکس های ناز و قشنگی و مث همیشه قشنگ نوشتید انشالله همیشه به خوشی و گردش
الهام
پاسخ
این نظر لطف شماست دوست خوبم و همین طور برای شما
مامان شایلین
10 اردیبهشت 94 16:03
به به همیشه به گردش خانومی، چه جای خوبی هم رفتین پسر بچه ها که عاشق اینجور جاها هستن خدا رو شکر که بهتون خوش گذشته، علیرضا خاله اخم نکن که اصلا بهت نمیاد ما همیشه تو رو خندون دیدیم
الهام
پاسخ
ممنونم عزیزم جای شما سبز شایلین گلم رو از طرف من ببوسید حســـــــــــــابی
سيدفاطمه
10 اردیبهشت 94 19:40
سلام به عشقه خاله فداش بشم با اون اخم واقعا قشنگت خوب حقم داره الهام جون بچم بزرگ شده ها وقتی دختر پیششه بایدم اینجوری بشه متنت مپل همیشه زیبا بود مواظب گل پسری من باش از طرف من هم یه چنتا ماچ آبدار بدین
الهام
پاسخ
سلام سید فاطمه جون این نظر لطف شماست عزیزم الهی که همیشه شاد باشی و به تمام خواسته های قلبیت برسی
مامان فهیمه
10 اردیبهشت 94 21:43
سلام الهام جان بسیار زیبا بود لذت بردم همیشه به شادی و گردش گل پسر با نمک رو ببوسید.
الهام
پاسخ
سلام فهیمه جان ممنونم از محبت تون امین گلم رو می بوسم
خاله منیره
11 اردیبهشت 94 12:40
سلام الهام جان..احوالات شما؟!شرمنده اگه کم پیدام پستارو میخونم اما فرصتی واسه نظر نوشتن نداشتم بس که درگیر بودم ایشالا همیشه به گردش عزیزم..علیرضا جون واسه بهار من اخم نکنیکه فکرم نمیکنم اینکارو بکنی عزیزم..این چند وقت که مهمون برامون میومد اونایی که پسر داشتن میترسیدن بچم رو بغل کنن چون میگفتن پسرشون حسادت میکنه و گریه میکنه ولی اصلا به بهار حساسیت نشون نمیدادن برای خودشونم جالب بود.. وااااای الهام اگه بدونی چقدر میترسم،دو دفعه اتفاق بد برام افتاد از اون به بعد ترس افتاده به جونم که نکنه نتونم از پسش بر بیامو خدایی نکرده اگه اتفاقی واسه بهار بیفته نتونم کاری بکنم..دیشب دیگه انقدر اعصابم خرد بود کلی گریه کردم و همسرم بیچاره هرچی دلداری میداد اروم نمیشدم... چون تو کرجم تنهام و کسی نزدیکم نیست بیشتر استرس داشتم وگرنه اگه مامانم نزدیکم بود یا من میذفتم پیشش طول روز و که جمشید نیست یا مامانم میومد پیشم.. تو رو خدا برام خیییییلی دعا کن
الهام
پاسخ
سلام منیره جونشکر خدا خوبیم و امیدوارم شما هم خوب باشید و بهار گلم هر روز بهتر از روز قبل باشه و بهترین مادرانه ها رو برای مامان منیره رقم بزنه حالِ این روزهات و کاملا درک می کنم عزیزم و همین که با وجود گرفتاری ها و بچه داری میای و پست ها رو می خونی برام یک دنیا ارزش داره اگه به مامانش رفته باشه و مثل مامانش باوقار و جذاب باشه که معلومه پسرکُش میشه بهارمونخیلی خیلی ببوسش از طرف من تا فرصت مناسبی برای دیدار پیش بیاد اصلا نگران نباش من مطمئنم از پسش برمیایخدا خودش بهترین نگهدار بچه هاست همه مون روزهای اول همین طور بودیم! منم حدود یک ماه تهران تنها بودم و گاهی همسرم هم چند روز مریفت مشهد و نبود! ضمن این که علیرضا به شدت کولیک داشت و من در همون یک ماه چهارکیلو وزن کم کردم و چهار کیلو به زیرِ اون چیزی که قبل از بارداری بودم، رسیدم! به نظر من خونۀ خودت باشی از بعضی لحاظ بهتره! خیلی بیشتر مراقب خودت باش و به خودت برس تا سرحال باشی! عوضش از همسرت حســـــــــــــابی کمک بگیر تا خودش از نزدیک مشکلات نوزادها رو ببینه و حالِ این روزهات و بیشتر درک کنه! برات بهترین لحظات و آرزو می کنم و تجربه به من نشون داده که باید از همین روزهای نوزادی هم لذت برد! من پشیمونم که اون روزها همیشه برای رسیدن به شش ماهگی علیرضا روزشماری می کردم تا کولیک هاش تموم بشه! من به سادگی و از روی یک اشتباه شش ماه از زندگی خودم و علیرضا رو بدون لذت سپری کردم و با تمام وجود آرزو می کنم شما اشتباه من و تکرار نکنی!
خاله منیره
11 اردیبهشت 94 18:37
راستی الهام جان روزت هم مبارک خانومی
الهام
پاسخ
ممنونم منیره جونم خیلی لطف کردید که به یاد من بودید الهی که همیشه شاد باشی و سرخوش
مامان فهیمه
12 اردیبهشت 94 9:36
سلام الهام جون روزتون مبارک استاد عزیز
الهام
پاسخ
سلام فهیمۀ عزیزم یک دنیا ممنونم از محبت تون
زهره مامانی فاطمه
13 اردیبهشت 94 14:06
سلاااااااام الهام جون یعنی اگر فکر کردی برا پست جدید نظر دهی رو غیر فعال کنی ما نظر نمیزاریم سخت در اشتباهی آقا ما اصلا دوست داریم نظر بزاریم هی برات نظر بزاریم روزت مبارک استاد عزیز بوس برای الهام مهربون وعلیرضای شیرین زبونم پل طبیعتتون هم قشنگه ایشااله همیشه به تفریح عزیزم
الهام
پاسخ
سلام عزیز دلم البته که معرفت بسیار زیادشما دوست خوبم مدت هاست به من ثابت شده و لطف بی دریغت رو هرگز فراموش نمی کنم در واقع بخش نظرات رو برای این غیرفعال کردم که دوستانی که پست و می خونند برای نظر دادن اذیت نشن! آخه نیست که پستم فقط عکس بود و چیز خاصی نداشت گفتم دوستانی که همیشه لطف دارند و همیشه نظر میذارند کلی باید به مغزشون فشار بیارن تا جمله ای پیدا کنند برای نوشتن ولی "سخت در اشتباهی" رو خوب اومدی آااااااااااا یک دنیا ممنونم از محبتت عزیزم و از این که به یادم بودی بوس برای زهرۀ نازنین و فاطمۀ دوست داشتنی ام
زهرا مامان ایلیا جون
14 اردیبهشت 94 2:12
سلام عزیزم خوبی علی رضا خان ما خوبه .قربون اخماش چه عکسهای قشنگی .چه گلهای رنگارنگی امیدوارم همیشه خوش باشی . اما شیطونک ما خوب با دخمل ها میره بیرون ها !!!!!!!!!! از الان دنبال عروس میگردی نکنه الهام جوووووووووون خوووش باشین همیشه
الهام
پاسخ
سلام زهرا جون شکر خدا ما خوبیم.شما و ایلیا جونم خوبید؟ این نظر لطف شماست دوستم عروسایشالا که دومادی ایلیا جون و ببینی عزیزم
مامان مهری
14 اردیبهشت 94 11:14
سلام دوست گلم با یه کم تاخیر روزت مبارک. امیدوارم همیشه همیشه در شغل مقدس معلمی موفق باشی... امیدوارم همیشه همیشه همونطوری که اینجا توی نی نی وبلاگ خیلی تاثیر گذاری بتونی برای دانشجوهات هم تاثیر گذار باشی و از این همه دانشجو حتی اگه یه نفرشون هم خلق و خوی حسنه پیدا کنه و به راه بهتری بره ، همنشینی انبیاء مبارکت باشه.
الهام
پاسخ
سلام مهری جانمیک دنیا ممنونم از محبت تون و اینکه به یادم بودید این نهایت لطفت رو می رسونه که من و تأثیر گذار می دونی و البته که این طور نیست الهی که خودت و مهراد گلم و باباش همیشه در شادی و آرامش باشید رفیق
مامان مهری
14 اردیبهشت 94 11:16
عکس های پل طبیعت هم مثل اسمش ، خیلی زیبا بودن.... مخصوصا شمعدانی ها و پرچم برافراشته
الهام
پاسخ
بله پل طبیعت واقعا زیبا بود فقط کاش یه کم خلوت تر می بود ایشالا دفعۀ بعد یه وقتی میریم که روز تعطیل نباشه
اریا و مامانش
14 اردیبهشت 94 15:19
همیشه به گردش و شادی دوستم اوه اوه چه اخمی اخمشم قشنگه وروجک داره با اخم دلبری میکنه
الهام
پاسخ
ممنونم عزیزم و همین طور شما خیلی لطف داری که اخم پسرک رو قشنگ می بینی رفیق