علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

یک غروبِ زمستانی در لتیان

1393/10/27 12:14
نویسنده : الهام
835 بازدید
اشتراک گذاری

غروبِ جمعه ای که گذشت در حاشیۀ دریاچۀ زیبای لتیان سپری شدآرام

عکس های ما از این روز به یادماندنی را در ادامۀ مطلب ببینمحبت

عکسِ ما سه نفر به سبک بابا لنگ درازخندونک ما در آغوش بابایمان جای داریمخندونک

و در نهایت به وقتِ بازگشت و ما که خود را به صورتی مصلحتی به خواب زده بودیمچشمکو در عکس سمت راست تصویر درختان که از شیشه منعکس شده است بر زیبایی عکس افزوده است...

پسندها (11)

نظرات (23)

مامان مهراد
29 دی 93 12:42
واااااااااااااااااااااااااااای چه عکس هایی گرفتی الهام جون.... یه کلاس عکاسی برای ما بزار چه نگاه قشنگی داری شاید سنگ ریزه های کف رود خونه یا سایه خودمون چیزهای خاصی نباشن که به چشم بیاد ولی از دریچه لنز دوربین تو شما تبدیل شدن به یه عکس معرکه.!!!!!!!
الهام
پاسخ
این نظر لطف شماست مهری جانم شما خودتون هزاران هنر دارید که من یکی شو هم ندارم قربان محبتت و باهات موافقم مهراد جانم رو می بوسم
مامان مهراد
29 دی 93 12:46
خودم و شاید حیلی از مادرها رو میگم فقط بلدیم از ورجه ووورجه کردن بچه هامون عکس بگیریم اون هم صد تا یکی خوب در میاد. درضمن این پسرک خوش صدا برای فرار از دست عکاس خودش رو بخواب زده یا بخاطر ناراحتی بازگشت... فقط صد حیف که جای برف تو این تصاویر خالیه... الان باید این کوه ها سفید پوش می بودن!!!!! خدایا سال آینده رو خودت به فریادمون برس.
الهام
پاسخ
منم این کار و انجام میدم مهری جان و متاسفانه در اثر عکس گرفتن های مکرر از علیرضا خان، اینقدر از دوربینم کار کشیدم که بعد از تعویض لنزش (اسفند ماه سال گذشته) دوباره لنزش به سختی میاد بیرون و باید برم یه دوربین دیگه بخرم همین امشب با مامانم که چند روزه مهمونمون هستند، عازم قم هستیم و من بی دوربین انگار یه چیزی کم دارم تا دریاچه که رفتیم گفت من خوابم میاد و باید برم بغل بابایَمبرای همین وقتی اومد تو ماشین سریع خودش رو به خواب زد که مثلا من قصدم سواری گرفتن از بابام نبوده و خوابم می اومده ولی دو دقیقه بعد به حسابِ خودش بیدار شد از بی آبی نگو که بدتر از سال قبل امساله سال قبل همین جا همیشه برفی بود ولی امسال ایشالا به زودی باران رحمتش جاری بشه
مامان ریحانه
29 دی 93 13:52
چه عکسهای زیبایی گرفتی الهام جون هنر عکاسی یعنی این
الهام
پاسخ
قربانِ لطفتون ریحانه جون
مریم مامان آیدین
29 دی 93 15:35
سلام الهام جونم...خوبی عزیزم علیرضا خوشگلم خوبه به به....خوشم میاد که هنوز سفرهای یک روزه به لتیان سرجاشه ما این زمستونی داریم به رفت و امدهای خانوادگی بیشتر پر و بال میدیم که اگه از بهار دوباره جمعه ها غیب شدیم کسی اعتراض نکنه عکس ها بسیااااار زیبا بود....خصوصا غروب و بازی نور
الهام
پاسخ
سلام عزیزمممنون قربانِ لطفت خدا رو شکر که میشه بریم و جای شما خالی خیلی هم عالیراستش دو این زمونه اگه همین رفت و آمدها و بیرون رفتن ها نباشه آدم تو خونه افسردگی می گیره کنترل بچه ها هم که تمام وقت تو خونه واقعا سخته چشمات قشنگ می بینه مریم جانم
مریم مامان آیدین
29 دی 93 15:39
راستی اون عکس سایه هاتون هم خیییییییییلی دوسش داشتم اول فکر کردم جای رد لاستیک رو سنگ هاست!!!بعد که یه شکل رد افتاده دقت کردم تشخیص دادم که احتمالا سایه شما و همسر گلته قربون پسرمون که خودشو به خواب زده برم من آیدین هم برخلاف تابستون که ما باید میدویدیم تا بهش برسیم الان اید به خاطر حجم لباسی که تنشه و شاید سرما و شاید هردو.....رغبتی به بیرون رفتن نداره و زود تقاضای بغل میکنه الهی همیشه خوش باشین عزیزم
الهام
پاسخ
نظر لطفته مریم جانم به من و محسن علیرضا رو هم اضافه کنید که تو بغل باباش جا خوش کردهیه لحظه که سایۀ خودم و تو عکس های قبلی دیدم گفتم بد نیست به سبک بابا لنگ دراز هم عکس بندازم من احساس می کنم گاهی بخاطر سرما هم هست که تقاضای بغل می کنند قربان محبتت، آیدین جون و می بوسم
زری
29 دی 93 15:40
به به چه عکس های زیبایی
الهام
پاسخ
نظر لطف شماست زری جانم
مامان مرمر
29 دی 93 16:11
خیلی زیبا بود ایشالا همیشه به گردش وخوش گذرونی وشکر به خاطر این همه نعمت خدادادی
الهام
پاسخ
ممنونم عزیزم و برای شما هم همین طور
مامان کیانا و صدرا
29 دی 93 17:40
سلام.خوبین؟عکسهای خوشگلی شدنممنونم
الهام
پاسخ
سلام قربانِ لطفتون عزیزماین نظر لطف شماست
مونا
30 دی 93 0:32
سلام الهام جون.امیدوارم همیشه خوش باشین . بااین عکسای زیبایی که شما گذاشتین ترغیب شدم برم لتیان. ولی بابچه ها بشه بریم یا نه.... زیارت قم هم قبول باشه.امیدوارم یروز باهم بریم.به مادرسلام برسون رقص نور در عکسا بسیار زیباست.بووووس
الهام
پاسخ
سلام مونا جانمممنونم بابت دعای قشنگت حتما برید خیلی هم عالیاتفاقا اونجا که بودیم خیلی ها با بچه اومده بودند و بچه ها هم خیلی کنارِ آب خوش بودند فقط لباس گرم یادت نره و نزدیک ظهر برید که هوا آفتابی و گرم باشه ممنونم عزیزم. منم امیدوارمو خیلی به یادتون بودم اونجا و برای شما دعا کردم بزرگی تون و می رسونم و سلام مامان رو هم پذیرا باشید لطف داری مونا جان
زهرا مامان ایلیا جون
30 دی 93 2:58
الهام جون تو عکاسی حسابی هنرمندی ها😉 خوشحالم که کنار هم خوش میگذرونید همه چی عالی بود 😊
الهام
پاسخ
ممنونم زهرا جونشما لطف دارید
مامان مهراد
30 دی 93 8:53
پس بگو چرا دو روزه کم میای وب!؟ مامان گلت اومده پیشت. چشم و دلت روشن. مامان گلت رو از طرف من ببوس. رفتی قم ما رو از دعای خیرت فراموش نکن. سفرتون بی خطر
الهام
پاسخ
همینه دیگه با مامانمون سرگرمیم خانم جان قربان محبتت عزیزم دیشب رفتیم مهری جان و بسیار به یادتون بودم و برای مهرادم و چشم نازنینش دعا کرده ام
صدف
30 دی 93 10:09
سلاممم به به چه عکسایی انداختید ... با دیدنشون آدم به آرامش میرسه ... همیشه به گردش و خوشی انشالا ....
الهام
پاسخ
سلام صدف جانم خوشحالم که خوشتون اومده عزیزمجای شما خالی
مامانی
30 دی 93 12:11
مثل همیشه عالی بود
الهام
پاسخ
الهه مامان مبین
1 بهمن 93 17:43
سلام به روی ماهت الهام جونم واااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چه عکسای خوشگلی هزار ماشاا.. یه پا عکاسی ها چه جاهای خوشگلی چه غروب قشنگی من که عکساش رو دیدم کلی کیف کردم
الهام
پاسخ
سلام الهه جون این نظر لطف شماست نازنینم خوشحالم که خوشتون اومده
الهه مامان مبین
1 بهمن 93 17:45
ای جونم قربون پسر خوشگلم که خودش رو به خواب زده توی این طبیعت زیبا معلومه که خیلی بهش خوش گذشته الهام جونم : همیشه شاد باشید و سلامت و به گردش و دردر دودوراااااااااااا دوستون دارم خیلییییییییییییییییییییییی
الهام
پاسخ
فدای محبت تون و جای شما خالی عزیزم قربانِ محبت تون و همین طور شما
الهه مامان مبین
1 بهمن 93 17:45
الهام
پاسخ
مامان علی
1 بهمن 93 23:03
سلام عزیزم اولا چه هنرمندانه شکار کردی خوشمان آمد دوما اون عکس سایه ها من ویاد جووووودی آبت انداخت!!!!!! سوما علیرضا جون و میبوسمش میرم پستهای ندیده رو میبینم. که دلم واسه پسری تنگ شده بود.
الهام
پاسخ
سلام زهرا جونچشمان شما شکارهای ما رو زیبا می بینه اتفاقا مخصوصا به سبک بابالنگ دراز عکس انداختم لطف داری عزیزم و ما خیــــــلی بیشتر شما رو دوست می داریم
مامان علی
1 بهمن 93 23:08
وای وای چون با تبم کلی غلط داشتم قبل ویرایش ارسال شد! یاویرایشش کن یا نادید بگیر خانمم
الهام
پاسخ
عزیزم نگران نباش یه دونه غلط بیشتر نبود
مامان عليرضا
1 بهمن 93 23:16
سلام الهام جونم.کلی دلم براتون تنگ شده بود.همه ی پست ها رو خوندم و کلی لذت بردم مثل همیشه عکسا هم که مثل همیشه خیلی قشنگ و با مهارت خاصی گرفته شده بود.سبک عکس گرفتنت رو خیلی دوست دارم.با دیدن عکسا احساس میکنم خودمم اونجا بودم قربون پسر نازنینم برم که مصلحتی خوابیده از طرف من روی ماه خودت و گل پسر نازنینم رو ببوس
الهام
پاسخ
سلام به الهام عزیزمما خیــــــــلی بیشتر دلتنگتون بودیم من هم چشمانِ زیبای شما رو دوست می دارم که عکس های شش در چهار من و قشنگ می بینه علیرضا جون و می بوسم
مامان سمانه
2 بهمن 93 0:08
سلام الهام جون علیرضا جونم خوبه به به چ عکسای خوشگلی خیلی عکسا خوب شده لذت بردم ، ببوس گل پسر رو
الهام
پاسخ
سلام سمانه جونمفدای محبت تون خوشحالم که خوشتون اومده آریسا جون و می بوسم
فهیمه
5 بهمن 93 21:38
بسیار زیبا و هنرمندانه خواب های خوب ببینی عزیز قشنگم
الهام
پاسخ
قربانِ لطف تون فهیمه جون
زهره مامانی فاطمه
6 بهمن 93 14:06
چه مناظری به به به والبته چه عکاس ماهری و بوووووس فراوون برای علیرضا جونم وخواب مصلحتیش خوابتو قربون جیگرم
الهام
پاسخ
قربانِ لطفت زهره جانم فاطمه جون و می بوسم
مامان سوده
18 بهمن 93 2:12
در همه زمینه ها استاد هستین خانم...عکسهاتون بی نظیرن...
الهام
پاسخ
ممنونم سوده جان