دیروز تولد بابای ما بود!
دیروز تولد بابای ما بود و ما امشب در صدد برگزاری یک مراسم شادی آفرین نفس گیر هستیم
این پست در حال بارگزاری ست و به زودی تکمیل خواهد شد...
بابای خوبم از شما تشکر می نماییم که:
برایمان چیپس و پفک و شکلات و هر آن چه که مادرمان از ما دریغ می نماید، می خری
نیمه شب که صدای گریه مان طنین انداز می شود شیشۀ شیر به دست بر بالای سرمان حاضر میشوی، تازه داخلش هم برایمان آنقدر عسل می ریزی که به جای شیر عسل می شود عسل شیر...
وقتی زور می گوییم و هیچ کس به ما اهمیتی نمی دهد و حتی نگاهمان هم نمی کنند تا مگر بی خیال زورگویی شویم شما طاقت نمی آوری و ما را بغل می کنی و لوس می نمایی و به خواستۀ شوممان می رسانی
وقتی کُتَت را می آوریم و از شما درخواست دَدَرررر می کنیم با وجود خستگی هایت تا پارکینگ هم شده ما را می بری تا شاد شویم
وقتی از شما در خواست می کنیم داخل ماشین و در حین رانندگی روی پایت بنشینیم و قبول نمی کنی برای به دست آوردن دلمان می زنی بغل و جایت را با دایی محسن عوض می کنی و از روی پایت آغوش گرمی برای پسرت می سازی....
وقتی با آن چسب معروفت بر خرابکاری های ما در منزل وصله می بندی و خم به ابرو نمی آوری و در برابر غُر زدن های مادرمان آهسته لبخند می زنی و می گویی" بچه ست دیگه"
وقتی در هر روز چندین بار دستت را به ما می دهی و تا جلوی کمد اسباب بازی می آیی و ما را بالا می بری تا به انتخاب خود اسباب بازی برداریم
وقتی قلمت را برای کشیدن "تُ" از روی میز بر می داری و دفتر نقاشیم را پر می کنی از نقاشی های زیبایت و همان "تُ" های دوست داشتنی
و وقتی که برای n اُمین بار از تو در خواست می کنم که باز هم "تُ" بکشی و تو دو دستی بر سرت می کوبی و قیافه ات واقعاً دیدنی ست
دمت گرم بابای خوبم، ناز تنفست وقتی برایم آهنگ های زیبای "ابِی" را میخوانی و دس دسی می کنیم و شادیم
و هزاران هزار مورد دیگر که هم اکنون فرصتی برای بیانش نیست...
تولدت مبارک مهربان ترین
یک دنیا آرزوهای خوب + هزاران شاخه گل رز تقدیم به تو که بهترین بابای دنیایی
پروردگارا تو را بسیار سپاس که "بابا" داریم