علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

در امتداد اوج طلبی...

1392/4/29 22:15
نویسنده : الهام
591 بازدید
اشتراک گذاری

هیچ می دونی تو خونۀ ما چه خبره؟؟

بعد از این که مامانم خونه رو از کلیۀ وسایل تزئینی قابل دسترس پاکسازی کرد، میز تلویزیون از دکوری خالی شد و دکوری های ارزشمند همه رفتند اون بالا بالاها... منظورم روی بوفه و  یخچال و سایر نقاط مرتفع خونه ست...

و اما مامانم دو تا جاشمعی داشت و اون ها رو خیلی دوست میداشت...پس برای جلوگیری از نابود شدن، این دو تا جا شمعی از روی میز تلویزیون مهاجرت کردند به بالای شومینه. و اما قصۀ عشق من و این دو تا جاشمعی برای خودش یک ملودی زیباست....

همه چی از اونجا شروع شد که مامانم دو تا شمع رنگی گذاشته داخل این جا شمعی ها و منم قبلا زمانی که چهار دست و پا می رفتم در یک حرکت انتحاری به دو شمع مذکور حمله کردم و تا اومدم اونا رو حسابی مزه مزه کنم مامان ازم گرفت و از همون روز بود که من سوزنم روی همین دو تا شمع گیر کرده و کافیه کسی روی مبل نزدیک شومینه بشینه اون وقته که من در کمتر از جند ثانیه سریع خودم و می رسونم روی پاهاش و بعد با فروکردن پاهام داخل شکم فرد مقابل و با حفظ تعادلم سعی می کنم به شمع ها دسترسی پیدا کنم...

اما من کجا و این شمع های زیبا کجا؟!

تا می بینند من به شمع ها نزدیک میشم باز منو از اونها دور می کنند و این قصه هم چنان ادامه داره!!!

تا این که دیروز از غرق شدن مامانم در نت سو استفاده کردم و در یک حرکت "فرهاد گونه" خودم برای رسیدن به جاشمعی ها اقدام کردم....

اما بعد از این که به سختی از مبل بالا رفتم و روی دستۀ مبل ایستادم مامانم احساس خطر کرد و از اونجا که جاشمعی ها رو از من بیشتر دوست می داشت به جای این که من و بگیره که نیفتم جاشمعی ها رو از من دور کرد و گذاشت در دوردست ترین نقطۀ ممکن...

وااااااااااای بچه ها هر چقدر هم تلاش کردم برای کم کردن فاصله ها، بازم فاصله زیاد شد...و این منم که اعتراض می کنم!!

البته باز هم امیدوارم...

شما همراه همیشگی یادت هست که یه روزی همین جا آرزو کردم " به امید روزی که دسترسی به سقف خونه میسر بشه" می بینی که کم کم دارم ارتفاع دسترسی رو زیاد می کنم...

پس باز هم می تونم....

به نظر شما ممکنه منم یه روزی برای مامانم اینقدر ارزشمند بشم که منو بذاره بالای شومینه کنار همین جا شمعی ها؟؟؟
روزی که ارزشم زیاد بشه منم می تونم همنشین این جاشمعی های محبوبِ مامان بشم...

پس بهتره آرزو کنم:"به امید روزی که ارزشم زیاد بشه"

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (33)

مامان آرمينا
29 تیر 92 22:44
عزيزم تو واسه مامان خيلي ارزش داري خيلي خيلي باارزشي
مامان دست به طنزش خوبه فقط همين

ممنون خاله جون که بهم امید دادید.الان دیگه خودم هم احساس باارزشی می کنم...
طلایه
29 تیر 92 23:55
سلام الهام جون مرسی ک بهم سرزدی....فدای سرت میدونم سرت شلوغ عزیزم
ازت دلگیر نمیشم هیـــــــــــــــــــچوقت

ممنون طلایه جون.
مامان ایمان جون
30 تیر 92 2:19
آخی الهی بمیرم برات علیرضا جوون,تو چقدر تو خونه دچار محرومیتی!!!!!!!

بوووووووووس

می بینید خاله جون! من اصلا نمی تونم به سقف خونه دست بزنم! خیلی سخته!
فاطمه قنبری
30 تیر 92 3:06
ماشالله خدا حفظش کنه
چه قدر نازه


ممنون فاطمه عزیزم.
زهره(مامان فاطمه)
30 تیر 92 9:59
تو ارزشت از همه چیزای باارزشم با ارزشتره عزیــــــــــــزم دوستت دارم .راستی بابت رتبت واقعا خوشحال شدم .من که دیگه از رتبه فاطمه ناامید شدم هرچی بهش رای میدن میاد پایین تر ولی دیگه برا علیرضاجون تلاش میکنم ایشااله اول بشی خاله جونم

ممنون خاله جون عزیزم
منم شما و فاطمه جونم و دوست می دارم...
ممنون ولی خوب زیاد هم جالب نیست که...من اصلا یه دونه هم بالا نرفتم!!
فکر کنم رقابت اون بالا خیلی شدیده خاله جون...
ممنون خاله جون شما همیشه به من لطف داشتید...
تا الان هم همه اش لطف دوستان خوبی مثل شما بوده
ایشالا برای فاطمه جون و تو دلخوشی هاتون جبران کنیم...
خاله الهام
30 تیر 92 10:14
سلام گلم براي سه شب قدر ختم قرآن داريم اگه جزء خواستي بيا پيشم

اومدم عزیزم

خاله الهام
30 تیر 92 10:35
سلام گلم مرسي كه اومدي عزيزم جزء3 براي شما
فقط بايد اين جزء رو هر سه شب بخونيد
التماس دعا

ممنون عزیزم.منم التماس دعا دارم.
خاله الهام
30 تیر 92 10:36
راستي مامان خانمي آفرين كه رتبه تون رو حفظ كرديد

ممنون عزیزم.همه رفتند بالا ما همون جا موندیم!!
مهتاب
30 تیر 92 12:13
علیرضا جون من بهتون رای دادم امیدوارم اول بشین

ممنون مهتاب عزیزم. خیلی لطف کردید.
الهام
30 تیر 92 12:56
سلام سلام آپ امروزم فقط برای الکی خوشحال کردن آقایونه...بدو بیا تا زیادی خودشونو تحویل نگرفتن...[شیطونک] (اینم فقط بخاطر شما مردها) . . .
الهام
30 تیر 92 13:59
آره خوندم کامنتتو...میخاستم بعد بلاگفا ب میهن برسم

هوا پس بود...خداروشکر الان هوا عالیه

گل گفتی گلی...موافقم

بعضی وقتا هم آقایون خانومارو نادیده میگیرن

خدا رو شکر عزیزم.
خیلی خوشحالم که هوا عالیه.
الهام
30 تیر 92 14:00
راستی اون پست مرحله دوم رو برام میل کن شنبه بذارمش رو وب

ممنون الهام عزیزم از این همه لطفی که داری.
الهام
30 تیر 92 14:28
ممنون گلم! نه عزیز میخام متنشو خودت بنویسی و برام بفرستی ک بالای پستت اسمتو آدرس ئبتو هم بنویسم...اینطور برام بهتره...خودمم آخرش ی چی اضافه میکنم...ایمیلمو ک داری برام بفرس! قربونت...کاری نکردم...ایشالا برنده میشی گلی!!!
دوقلوهای افسانه ای
30 تیر 92 14:30
دلت آبی تر از دریا رفیقم به کامت شادی دنیا رفیقم الهی دائما چون گل بخندی شب و روزت خوش و زیبا رفیقم
معصوم
30 تیر 92 14:31
سلام
ممنون که بهم سر زدین چشم حتما در اولین فرصت بهشون رای میدم...خدا حفظشون کنه

ممنون دوست عزیز
لطف می کنید
شایان
30 تیر 92 16:04
ممنون دیگه اون شد آقا پویا من شدم شایان
اصلا من تو اینترنت نقش چغندر بازی می کنم
اصلا آمریکا بیا منو بخور

خدا نکنه شما هم آقایی پسر خوب....
الهام(مامان اميرحسين)
30 تیر 92 16:42
اوه ه ه ه ه
شيطون!!!
ايشالا راه به سقف برات محيا بشه!!هرچه زودتر
آمين

ممنون از دعایی که در حق من کردید

ali0111
30 تیر 92 16:47
salam kod ro sms kardam.fadaye nini ha

ممنون علی عزیز

صدف
30 تیر 92 17:27
سلام عزیزم
من به این نینی ناز رای دادم ...

ممنون صدف عزیزم

محبوبه مامان ترنم
30 تیر 92 17:29
علیرضا جون بیا خونه ما هر چی خواستی خودم بهت بدم....
الهام جون احساس نمی کنی این جوری خطر ناکه و ممکنه خودشو بکشه طرف جا شمعی ها و خدای نکرده بیفته از رو مبل.
ول کن واسه یک لحظه اون دوربین محترم رو........
ولی خداییش علیرضا عجب باهوش و شیطونه ها..
واسش اسفند دود کن عزیزم.

جدی می گید میام آااااا....
حالا خودمونیم شما مگه دکوری های خونتون و جمع نکردید؟؟
این نشون میده که ترنم جون خیلی دخملی آروم و نازیه و دست نمی زنه!!!
××××××
محبوبه جون این دفعۀ اولش نیست خیالم از نیفتادنش راحته...
خودش جونش و خیلی دوست داره خدا رو شکر..
ممنون از لطفت عزیزم
حتما.
حسین
30 تیر 92 17:34
خانم ممنون که به وبم اومدین ...
بنده هم کد هارو فرستادم
در جوابشم اومد :
پیام شما دریافت شد
جشنواره نی نی بلاگ

ممنون از لطفتون حسین عزیز.
حمیدرضا
30 تیر 92 18:19
ببخشید حالا چی گیر شما میاد اونا چه اول بشن چه آخر؟ مگه چیزی میفهمن والا من تا 7 سالگیم زیاد خاطره ای یادم نیست

مسابقه ست دیگه.
حالا رای دادید؟
ستاره
30 تیر 92 18:40
سلام وقت بخیر.
بله ارسال کردم،امیدوارم پیروز بشید.


سلام
ممنون ستارۀ عزیزم.
صمد و احسان از استریو چناران
30 تیر 92 18:43
حتما بازم به کوچولو هاتون رای خواهیم داد
جسارتا میشه بپرسم اهل کجایید؟

ممنون دوست عزیز
خواهش می کنم
خراسانی هستیم و ساکن تهران.
حمیدرضا
30 تیر 92 18:46
ولی خداییش پسرت خوشگل تره

باش میفرستم بعدا

ممنون لطف می کنی.
بهار
30 تیر 92 19:04
سلام اجیه گلم....]
من پیامک فرستادم و جوابم اومد ک پیامک شما دریافت شد!
خداروشکر ک حالتون خوبه کنار هم
مواظب کوچولوت باش برای منم مخصوص دعا کن!!!

ممنون بهار عزیزم
یک دنیا ممنون
حتما عزیزم.
علی
30 تیر 92 23:14
چند وقتی است که می خواهم کسی به من کمک کند و... اما غافل از اینکه...
بفرمایید خانم این هم از کمکی که خواستید، اس ام اس رو به شماره ایی که گفتین فرستادم!
امیدوارم علیرضا جون و پرهام جون همیشه سلامت باشن!
با آرزوی موفقیت برای علیرضا و پرهام...

ممنون علی عزیز
براتون آرزوی موفقیت دارم.
امیدوارم خداوند برای شما بهترین ها رو رقم بزنه.
بهار
31 تیر 92 0:14
ای بابا نمیشه...کلا ممنون /ب امید روزهای بهتر
Monireh
31 تیر 92 2:21
سلام الهام خانم عزیز خوشحالم که وبم رو دوست دارید امیدوارم براتون مفید باشه.
من و خواهرم به علیرضای گل و دوستش رای دادیم خدا حفظشون کنه. راستی برادرزاده ی عسل من رو دیدید ؟ کسرا رو میگم
لطفا یادتون نره با کوچولوی خودتون واسه کسرا هم دعا کنید.
اینم آدرس وبلاگ کسرا جان
skasrah.blogfa.com

سلام منیره عزیز
یک دنیا ممنون عزیزم.
اتفاقا برام سوال پیش اومد که این کوچولوی ناز کیه.
حتما به وب کسراجون سر میزنم.
بازم ممنون.
مبینا خانومـــ
31 تیر 92 15:42
اوه چه کوچولوی ِ بانمکی .
مچکرم از حضورتون .
باشه رای میدم

ممنونم مبینا جون.
مامان امین
3 مرداد 92 9:46
الهام جون چرا دل این بچه رو آب می کنی خوب جاشمعی ها رو یه جای دیگه بزارید لطفاً که جلوی چشم این پسر خوشمل نباشه الهام جون به امید روزی که آقا علیرضای گل ما یک فضانورد باشه (سقف چیه، فضااااااااااااااااااا)

چه فکر خوبی!
چرا به ذهن خودم نرسیده بود؟!
ممنون عزیزم.همراه با آقا امین دانشمند.
مامان النا
5 مرداد 92 16:25
salam azizam.mamnoon. cham hatman mifrestam.[


ممنون عزیزم.خدا النا جون و براتون حفظ کنه.






م.کـــرمــی
8 مرداد 92 18:55
درود به شما وعلیرضای نازنینم.قربونشون برم .ماشالله خیلی نازه.اطاعت امر شد.