علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

نشان افتخار...

1392/5/5 2:18
نویسنده : الهام
481 بازدید
اشتراک گذاری

چند وقتی ست که دست از سر مُهر مادرمُرده برداشته ایم تا دمی بیاساید... البته دیگر نمیشود نام مُهر را برآن نهاد ... آخر بدجوری اثرات دندان های نحیف ما رویش خودنمایی می کند...

این روزها ما کار جدیدی آموخته ایم که به صدتا مُهر خوردن می ارزد...

و آن کارِ زیبا و مطلوبِ ما  آویزان شدن از سر و کولِ بینوایی است که قصد نماز کرده است... مخصوصاً اگر شخص مورد نظر مادرِ اعتراض نکُنِ خودمان باشد...

چند صباحی بود که مادرمان مُهر به دست، نماز می خواند و موقع سجده مُهر را بر زمین می گذاشت تا ما مُهر را کِش نرویم و به خیال خودش که خیلی زرنگ ست و ما نمی فهمیم ... ما هم به او لبخند ملیح می زدیم که ما فهمیده ایم مُهر کجاست؟!

و امــــــــــــــــــا، این روزها بر خلاف گذشته که مُهر را بر می داشتیم و با سرعت نور جیم می شدیم تا دست هیچ بنی بشری به ما نرسد، حالا دیگر به مانند یک بچۀ مؤدب مُهر را از دست مادرمان می گیریم و روی سجاده میگذاریم و تسبیح را هم مرتب به دورش حلقه می زنیم و حالا که همه چیز برای سجده رفتن مادرمان مهیاست در گوشه ای کمین می کنیم تا مادرمان قصد سجده کند... سپس در یک حرکت ضربتی خودمان را به مادرمان می رسانیم و با او به سجده می رویم!!!!

بعد از نماز کمی به ما چشم غُره می رود تا مگر ما را از رو ببرد... ولی از آنجا که ما از بابت مادرمان خاطر جمعیم با یک لبخند ملیح قضیه را رفع و رجوع می کنیم و کماکان روز از نو و روزی از نو...

آقا دیروز که داشتیم تسبیح را به اطراف مهر حلقه می زدیم یهو به ذهنمان خطور کرد که این تسبیح عجب نشان افتخاری ست... پس دست به کار شدیم برای آویزان کردنِ این نشان بر گردن کامیونِ محبوبمان...

و با این کامیونِ نشاندار بسی در خانۀ هفتاد متری مان جولان دادیم... هزار بار از آشپزخانه رفتیم پذیرایی و برگشتیم و از داشتنِ یک همچین کامیونِ نشان داری بر خود بالیدیم...

حیف مان آمد که این نشانِ زیبا را بر موتورِ محبوبمان نیاویزیم پس از کامیونِ کبیر عُذر خواستیم و نشان از گزدنش برداشته، بر گردن موتورمان آویختیم...

چند دوری را هم با موتورمان جولان دادیم... ولی حس می کردیم این نشان بر گردنِ موتورمان نمایی ندارد... پس آن را برداشتیم و تغییر مکانش دادیم تا شاید دلمان راضی تر باشد....

آقا بی خیال! این نشان بدجور به موتورِ ما نمی آید...

برویم دنبالِ سوژۀ دیگری تا برای خودمان و صد البته برای مادرمان کار درست کنیم...

از عشقِ نی نی وبلاگ مادرِ ما بدجور در نت غرق شده ست و یادش رفته سجاده اش را جمع کند.... پس بهتر ست برویم چند رکعتی نماز بگزاریم امید که مقبولِ پروردگارمان باشد...

ابتدا نیت می کنیم و هم زمان حواسمان هم به تلویزیون هست که عموهای فیتیله از دستمان نرود... آخر ما عموهای فیتیله را خیلی دوست میداریم...

... و به شیوۀ خودمان سجده می گزاریم: "سبحان ربی الاعلی و بحمده"

آقا این برنامه های عموهای فیتیله هم خیلی شاد ست... حالا ما نمی توانیم شادی مان را کنترل کنیم و به نمازمان ادامه دهیم پس ناچاراً در حین نماز دس دسی هم می کنیم....

و چون شادی از حد فزون می گردد اقدام به حرکات موزون می کنیم...

ای بابا... آقا مگر این عموهای فیتیله دست از آواز خوانی و باطبع دست از سرِ کچلِ ما بر میدارند؟!؟!

در هر صورت ما که به تکلیفِ خودمان عمل کردیم... حالا برویم دنبالِ بازی خودمان....

امید که پروردگارم مهربان ست و نمازم مقبول...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (30)

متین مامی ایلیا
5 مرداد 92 4:14

خیلی با نمک بود

آفرین به تو پسر زبل که سرت کلاه نمیره

ممنونم خالۀ مهربونم.
می خوای تولد بگیری؟؟؟
5 مرداد 92 5:07
می خوای تولد بگیری؟ از آلان داری فکر می کنی براتولدش چه کار کنی بهتره؟؟؟ یه سر به ما بزن, خوشحال می شی... یادت نره از 10% تخفیف استفاده کنی. www.tavalood.rozblog.
مامان عبدالرحمن واویس
5 مرداد 92 5:39
سلام دوست خوبم فقط تاامروز ونهایتا تافرداصب وقت دارین جزموردنظرروتموم کنید لطفا بعدازتموم کردن خبربدیدتاثبتشون کنم وفرداعصرختم دومین دورراهم تموم کنیم
منتطرتون هستم

اومدم یاسمین جونم.این روزها بدجور دنبال جمع کردن رای حلال بودم نرسیدم بیام.
فروشگاه لوازم جشن تولد نادین
5 مرداد 92 8:46
سلام پیشاپیش حضور شما دوست عزیز را در فروشگاه لوازم جشن تولد نادین ارج می نهیم.
فروشگاه لوازم جشن تولد نادین
5 مرداد 92 8:47
از نوع نوشتن شما و مخصوصا ماجرای نشان افتخار خیلی خوشم اومد، بهش رای دادم

ممنون دوست عزیز. خیلی لطف دارید.
دایی نی نی ها
5 مرداد 92 8:50
با سلام وتبریک به خاطره وبلاگ قشگتون اگه دوس دارین وبلاگتون ازاینم قشنگتربشه با سفارش طراحی قالب ورودی وبلاگ با عکس نی نی خودتون و طراحی آلبوم عکس از یک روزگی نی نی تا الان ودیده شدن دربالای وبلاگ فقط طراحی قالب 20000ریال طراحی آلبوم عکس 20000ریال درکل با 40000ریال وبلاگ دلبنده خودتون رو زیبا تر کنید هزینه طراحی بصورت شارژ ایرانسل پس از دریافت طراحی تحویل گرفته میشود منتظره هستم اگه دوس داشتین سفارش بدین دربخش نظرات وبلاگ به من اطلاع بدین تا در کوتاه قالب ورودی وآلبوم عکس رو طراحی کنیم برای نمونه میتونید وبلاگ خوده مارو ببینید قالب ورودی میتونه در راسته جشنواره باشه مونده به سلیقه خودتون
زهره(مامان فاطمه)
5 مرداد 92 9:05
قبول باشه عزیزم .تو هرطوری نماز بخوانی مطمئنا از نماز ما بیشتر مورد قبول خدا قرار می گیره عزیزم.التماس دعا

ممنون خاله زهرۀ عزیزم.
نماز شما هم قبول درگاه حق هست. خدا از همه می پذیره.
مامان ایدین
5 مرداد 92 9:39
مامانی یه ماشالا باید بهت بگم که اینقدر دست نوشته هات خوبه
عالی
من که خیلی خوشم اومد و خندیدم

ممنون عزیزم.این لطف شما رو می رسونه وگرنه چیز خاصی نیست.
ایدین جون
5 مرداد 92 9:40
علیرضا جونم کاش پیشت بودم حسابی با هم بازی میکردیم و شیطونی میکردیم

منم خیلی دلم میخواد آیدین جونم.بیا پیش ما.
مامان سويل و اراز
5 مرداد 92 11:12
سلام ماماني چه وبلاگ شاد و قشنگي داري من از طرفداران پر و پا قرص عليرضا جون هستم و تا به روز شده ها مي بينم ميام تا ببينم كار جديدش چيه تقريبا با پسرم همسنه

افرين به شما كه قلم زيبا و شيريني دارين كه بغضي موقعها منو خيلي ميخندونين

ضمنا اراز من يكي از رقباي عليرضا جونه و ما از صميم قلب رتبه اول عليرضا جونو تبريك ميگيم


ممنون مامان اراز عزیزم.

این نهایت لطف شما رو می رسونه.

ممنونم بابت تبریکتون.



کاش آدرس وبتون رو هم میذاشتید.ممنون میشم اگه بازم اومدید آدرس وبتون و بذارید بهتون سر بزنم.
محمد
5 مرداد 92 12:24
سلام مامان.از اولش بگم علیرضا داماد خودمه حتما به یزد بیایید میخوم لپ های دامادمو بگیرم.بهش رای دادم که هیچ قراره با چند تاگوشی دیگه بهش رای بدم.ببوسیدش.
امضا از طرف

ممنون محمد عزیز
خیلی لطف کردید که به پسرم رای دادیدو
یک دنیا ممنونم.
بهار مامان ائلمان
5 مرداد 92 12:51
مردکوچولوی قصه های مامان وقت کردی یکم شیطونی کن خاله. مامانش من یادم رفت شیرینی منو ندادی که، تازه دوتا شیرینی.
اول به خاطر اعلام رسمی دامادی علیرضا جان از طرف بابای ترنم ( هر چند که عمرا مامانش راضی بشه)دومیش هم به خاطر مقام اول علیرضا جان در امورات بخور بخور.

بهار عزیزم. این فقط به لطف دوستان خوبی مثل شماست.
شیرینی شما محفوظه. مثل همیشه کمک کنید اول بمونه، ما که از شیرینی نمی ترسیم...
در ضمن ما در نبود شما جویای احوالتون بودیم و مطلع شدیم اندر تدارکات تولد گل پسری هستید.
تبریک منو بپذیرید و گل پسر نازمو ببوسید.

عجب! خوشم میاد که بابای ترنم عجب آدم خوش فکری هستند!! مامانش هم از خُداشه بهار جون، ولی داره یه کم برامون ناز می کنه...باید هم همینطور باشه آخه دختره دیگه باید ناز کنه که مرد آینده اش قدرشو بیشتر بدونه.(تازه چند تا نظر قبل تر و بخون یه نفر به نام محمد آقا که برای اولین بار به وبم اومده از علیرضا خوشش اومده و به دامادی خودش انتخابش کرده.
پس به محبوبه جون اطلاع بدید ناز کم کنه...
مامان سويل و اراز
5 مرداد 92 13:16
سلام عزيزم ادرس وبمون اينه
http://shohrerafat1364.niniweblog.com/
خوشحال ميشم كه مهمون وبلاگمون باشين عليرضا جونو ميبوسم

اومدم عزیزم.
شما رو خیلی دوست می داریم.
ریحانه
5 مرداد 92 13:25
سلام الهام جون
خوشحالم که با وب خوشگل و نوشته های شیرین و خوندنی علیرضا کوچولو و الهام عزیز آشنا شدم...
برای خودت و علیرضای دوست داشتنی مون آرزوی موفقیت دارم
به علیرضا رای دادم... روی گل و ماهش رو ببوس

سلام ریحانۀ عزیزم
ممنونم از این همه لطفی که دارید.
خیلی لطف کردید.ممنون از رای ارزشمندتون.
ریحانه
5 مرداد 92 14:01
الهام مامان محیا
5 مرداد 92 16:53
سلام دوست مجازی عزیز!
عکس روی پست ثابتت نظرمو جلب کرد...آخه اسم من الهامه و اسم شوهرم علیرضا
ماشاله به علیرضا جون گل پسری قندعسلی.اگه مشتاق دیدن عکس نی نی الهام وعلیرضا بودین منتظرتونیم
مایل به لینک؟

ممنون از حضورتون الهام جونم
چرا که نه حتما میام و این نی نی نازو می بینم.
شما رو لینک می کنم.
مامان آرمينا
5 مرداد 92 18:15
آفرين عليرضاي عزيزم كه كلاه سرش نميره

الهام جون خيلي بامزه نوشتي


ممنون از این همه لطفی که دارید خاله جونم




ابراهيم
5 مرداد 92 19:27
سلام طاعات و عبادات شما قبول درگاه حق تعالي قرار گرفته باشه وبلاگ جالبي داري موفق باشي


ممنون دوست عزیز.




بهار
6 مرداد 92 9:48
اخی خیالم راحت شد خیلی نگران شیرینیم بودم .

اگه مامان ترنم رو هم راضی کردی چه بهتر ما دو تا شیرینی میخوریم اما راه درازی در پیش رو داری به قول خودت دختر دارنو نازشون زیاده.اون پسر موفرفری شیطون بلای ناز رو هم ببوس.


آره بهار عزیزم.

شما خیالت راحتِ راحت باشه...

شما از همین الان اونا رو راضی فرض کن...

پسر موفرفری هم دستت و می بوسه عزیزم.




بهار
6 مرداد 92 12:43
خاله فداش من دستهای کوچولوی اونو میبوسم .شیطون بلای قصه های مامان .


لطف داری بهار عزیزم.
شایان
6 مرداد 92 12:51
چرا میگی پپسی
من با زبون روزه الان نوشابه می خوام
نه دلت اومد با من اینکارو کنی
ازالان تا افطار من تو فکر نوشابه ام


ممنون از این که به ما سر زدی
آقا پسر گلت بازم اوله

چقر جایزه نفر اوله؟؟؟

مشکل خودتونه شایان عزیز.
هنوز به روز نشده
دعا کنید بازم اول باشه آخه خیلی زحمت کشیدم تا اینجا...
یه کارت هدیه ضد تومنی+چاپ عکس در مجلۀ شهرزاد
محبوبه مامان ترنم
6 مرداد 92 13:09
بخورمت عزیزم. قربونت برم با اون نماز خوندنت. قبول باشه نمازت عسلکم.
از طرف من ببوسش الهام جون.
راستی اول شدنش هم تبریک

ممنونم محبوبه جونم.
طاعات شما هم قبول باشه.
به لطف شما اول شدم.
شایان
6 مرداد 92 13:21
بازم از آقا پسر گلتون عکس بذارید
از کاراش
از بچه ها خوشم میاد
پویا دیگه
یه روز هست یه روز نیست

باشه حتما.
این نظر لطف شماست.
پس مسئولیت سنگینی بر عهدۀ شماست در نبودِ آقا پویا!!
سید
6 مرداد 92 14:45
سلام الهی تاقیامت زنده باشیدعددبه شماره ای که فرمودیدارسال شد.




ممنون سید عزیز.









زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
6 مرداد 92 19:12
آپم´´´´´´´´´´´,;****,´´´´ ´´´´´´´´´´´´,*¨¨,"¨¨*,´´´ ´´´´´´´´´´´,**¨¨¨@";";;-… ´´´´´´´´´-,¨**¨¨¨¨")""-"""" ´´´´´´´´//,***¨¨¨¨* ´´´´´´´(,(**/*"¨""¨¨* ´´´´´´((,*/*;*)¨¨¨¨* ´´´´´((,**)*/**/¨¨¨"¨* ´´´´,(,****.*¨¨¨¨¨¨* ´´´((,*****)¨¨¨¨¨¨¨* ´´,(,***/*)¨*¨¨¨¨,¨* ´´,***/*)¨*¨¨,¨* ´)*/*)*)*¨¨* /**)**¨¨"\\)\\) */*¨¨¨¨,...)!))!).....,( ",¨¨¨¨_)--"--"------/_. اين پرنده اومده شمارو به وبلاگم دعوت كنه! آپم آپم آپم ببوس علی رضارو
مامان آوینا
7 مرداد 92 3:39
سلام بازم به به، یعنی به به جای بسی تشویق خالیه
منتظر
7 مرداد 92 11:36
سلام الهام خانم وای عزیزم چه بامزه...خدا حفظش کنه انشا الله.. خوبه تو این موقع بر شیطان غلبه کرد نمازشو خوند حالا اگه ما بودیم بیخیال نماز میشیدم و ای داد و بیداد.. ..طاعات و عباداتاتتون قبول باشه انشا الله.. برامون دعا کنید که سخت محتاجیم..یا علی
مامان بردیا
7 مرداد 92 20:39
خیلی با مزه بود.عبادات قبول شیرین خاله
فائزه
9 مرداد 92 1:32
سلام. با خط مادرم هم رای دادم.
مامان پارسا
9 مرداد 92 9:49
مثل هميشه زيبا نوشتين. البته كارهاي گل پسر هم زيباترش ميكنه

ممنون عزیزم
این نظر لطف شماست.