سی و یک: پَر...
با نوروز و آمدنِ بهار و نو شدنِ طبیعت درست چهل روز فاصله مانده بود که در روزهای سردِ بهمن ماه دخترکی که الهام نام گرفت، به جمعِ سه نفرۀ خانوادۀ خود اضافه شد... دخترکی به ظاهر مظلوم و در باطن پر از هیاهو... با شیطنت هایی از جنس خودش... آرام و پرماجرا و بی دردِ سر برای اطرافیان...
به رسم متولد بهمن بودن، ایشان علاقۀ زیادی به استقلال طلبی در همۀ امور داشتند و تا جایی که برایشان مقدور بود سعی می نمودند بار خود را بر دوش کسی نیندازند عادتی که هنوز هم بدجوری در وجود ایشان رسوخ نموده است
هم بازی های دورانِ کودکی اش را خیلِ عظیمی از گل پسرها تشکیل می دادند نه این که فکر کنی گل دختر در اطرافشان نبوده، که بوده و خاله الهه مان دو سال بزرگ تر از مادرمان موجود بوده اند؛ ولی مادرمان بر خلاف خاله الهه و بسیاری از دختر خانم ها، از همان ابتدا علاقه ای به جمع های خانُمانه نداشتند و اکثرِ بازی های دوران کودکی شان بازی های پسرانه بود... تعداد خاله بازی های دوران کودکی الهام بانو انگشت شمار است و شک نکن خاله بازی های انگشت شمارِ الهام بانو در شرایطی به وقوع پیوسته است که دسترسی به ماشین های اسباب بازی و یا بالارفتن از درخت و کوه و دیوار مقدور نبوده است
سال ها از پی هم گذشت و الهام بانو در سنینِ نوجوانی رفیقِ شفیقِ و همدم همیشگی بابای خود بود و بیشتر وقت خود را در بیرون از منزل مشغول به امورِ مُهُم بودند و به عبارتی از زیرِ بار کارهای خانه شانه خالی می کردند
نه این که تصور کنی ایشان تنبل بوده اند که نبوده اند... ایشان فقط علاقه ای به انجام کارهای مربوط به خانه داری نداشته اند و آن ها را به زمانی موکول کرده اند که در شرایط اجبار و الزام واقع شوند... زمانی مانندِ همین حالا که ملزم به خانه داری و پخت و پز برای ما و بابایمان هستند!!
باورِ این که امروزه آن الهام بانوی سر در کتاب و بی علاقه به امور خانه داری چگونه تبدیل به یک عدد خانم خانه دار شده است و تمام تلاش خود را برای کدبانو بودن به کار می گیرد هنوز هم برای خیلی از اطرافیان سخت است و همه در این اندیشه اند که بابایمان چگونه روحیۀ الهام بانو را متغیر ساخته است؟!
الهام بانو مرتب به دنبالِ دردِ سر بوده و در همۀ مراحل زندگی هم زمان چندین کار را به دست می گرفته و یک عدد نخودِ آشِ به تمام معنا بوده اند... گویی کسی یک عدد اسلحه پشت سرِ ایشان قرار داده و ایشان را ملزم به نخودِ آش شدن نموده بود حالا که الهام بانو به عقب برمی گردد در عجب است از آن همه انرژی که در آن سالیان در وجودِ خود داشته است
برای الهام بانو اموراتِ درسی در درجۀ اول اهمیت قرار داشت و آااااااااااااااای تخته گاز می رفت و به رسم بهمنی بودن، هیچ کس موفق به ثبتِ نام خود در صفحۀ دوم شناسنامۀ ایشان نمی شد... تا این که روزی بابایمان از راه رسید و بعد از طی یک عدد هفت خوان نام خود را به صفحۀ دوم شناسنامۀ الهام بانو اضافه نمود و دقیقاً در آن روز الهام بانو 27 سالگی را پشت سر نهاده بودند و این اطرافیان بودند که علاقۀ زیادی به دیدنِ بابایمان داشتند و بسیار دلشان می خواست بدانند عاقبت چه کسی موفق شد مادرِ سر به کتابِ ما را بر سرِ سفرۀ عقد بنشاند
و این گونه بود که الهام بانو با درک شرایط موجود تصمیم به کدبانو شدن گرفت!
و از آن جا که پروردگار دلش نیامد الهام بانو در کدبانو شدن کم بیاورد از ایشان حمایت نموده که کما فی السابق با همان متد تخته گازی پیش می رفت...
تقریباً در اواخر 29 سالگی بود که اینجانب به جمع دو نفرۀ زندگی الهام بانو پا گذاشته و شدیم سوگلی خانمِ خانه و نامِ زیبای مادر را بر الهام بانو نهاده و صد البته در نقش یک عدد سرعتگیر عمل نموده و از سرعتِ ایشان در امور مُهُم کاسته و به امور کدبانویی و بچه داری اضافه نمودیم
و امروز یعنی بیستم بهمن ماه 1392 که الهام بانو در کمالِ ناباوری سی و یک سالِ ناقابل را پشتِ سر گذاشته است این ما هستیم که جلبِ رضایتش را در درجۀ اول اهمیت و از همان امور مُهُم تلقی نموده و بودنِ لبخند بر لبانش را مهم ترین مسألۀ زندگی خود می دانیم...
الهام بانو 31 سالگی را در حالی پشتِ سر می گذارد که با وجود فراز و نشیب های فراوان در زندگی، خوشبخت است و راضی... راضی از پدر و مادری که نعمتِ تربیتِ صحیح را در حق او تمام نمودند... راضی از خواهر و برادرانی که بر گردنش حقی عظیم دارند... و راضی از همسری که حرمتِ الهام بانو در کنارِ او حتی برای لحظه ای از بین نرفت و از همه مهم تر راضی ست از فرزندی که وجودش گرمابخشِ وجودِ الهام بانوست...
پست تولد سی سالگی الهام بانو را می توانی در اینجا ببینی...
چندی پیش مقاله ای در مجلۀ شهرزاد منتشر شد مبنی بر روانشناسی مادران متولد بهمن که خواندنش خالی از لطف نیست و خیلی به رفتارهای مادرمان در برخورد با اینجانب نزدیک است...
ادامۀ مطلب را حتما ببین
××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××÷÷
یک روز بعد نوشت:
و این هم شیرینی تولد الهام بانو که در یک اقدام غافلگیرانه توسط دایی محسن مهربان تهیه شد...
و این هم پسرکی که بسیار به شیرینی و به عبارتِ بهتر به خامه علاقه دارد
جایت سبز رفیق
سپاس دایی محسن عزیزم وقتی برایم شیرینی می خری احساس می کنم که تو را بسی بیــــــــــــــــش تر از قبل دوست می دارم
شما خونسردترین مادران دنیا هستید!
مادران فداکار متولد بهمن
قرار است درباره اورانوس صحبت کنیم؛ به زبان سادهتر، همان مادران متولد بهمن. همانهایی که همه فکر میکنند میتوانند مادران فوق العادهای برای بچههاییشان باشند. البته که میتوانند. آن ها به بهترین مادر دنیا تبدیل شدهاند درست مثل همه مادران دیگر که با یک وجه اشتراک مشخص که به واقع همان مادر بودن است، میتوانند به بهترین، مهربانترین، فداکارترین و عزیزترین موجودات عالم تبدیل شوند. این یک اتفاق طبیعی است اما به هر حال نمیتوان منکر تفاوتهایی شد که هر دو آدمی را از یکدیگر متمایز میکند. درباره مادران متولد بهمن ماجرا غیر از این نیست. آنها میتوانند روزی به بهترین مادران دنیا تبدیل شوند اما در ابتدای راه، یعنی دقیقا وقتی که نوزاد تازه متولد شده خود را در آغوش میگیرند آنقدر ناشیانه رفتار میکنند که این فرضیه برای همه در هالهای از ابهام قرار میگیرد. در واقع وقتی شما یک مادر متولد بهمن هستید، در اولین روزهایی که این عنوان مقدس به شما تعلق گرفته چنان دستپاچه هستید که خودتان هم درست نمیدانید چطور باید بار مسئولیتی به این بزرگی را به دوش بکشید. برای همین رفتارهای عجیب و غریبی از خود نشان میدهید که دیگران را در مورد تبدیل شما به یک مادر واقعی به معنای کلمه دچار تردید میکند. با این حال نباید نگران باشید چون در نهایت این شما هستید که به شیوه خودتان به مادری دوست داشتنی برای فرزندانتان تبدیل خواهید شد. البته خونسردی ذاتی مادران متولد بهمن و علاقه آنها را به داشتن بچههایی مستقل و آزاد هرگز نباید با بیتفاوتی اشتباه گرفت.
همه توجهتان را به بچه بدهید
مادران بهمنی و به طور کلی زنان متولد بهمن به طور ناخودآگاه عادت دارند به همه آدمهای اطراف خود به طور مساوی توجه کنند اما به هر حال وقتی پای بچه به میان میآید اوضاع کاملا متفاوت خواهد بود چون حالا نیاز است که این همه توجه بیشتر از همه متوجه فرزند شود و البته این دقیقا همان ماجرایی است که در روزهای ابتدایی تولد بچه، مادر متولد بهمن را دستپاچه میکند و در نظر دیگران برای او به یک نقطه ضعف تبدیل میشود. بهتر است مادران بهمن ماهی به خصوص آنهایی که تازه مادر شدهاند این مهم را دریابند که با تولد بچهها همه آدمها اتوماتیکوار در حاشیه قرار میگیرند و کودک به متن میآید. پس بهتر است به جای تقسیم توجه خود بین اطرافیان بیشتر آن را تقدیم کوچولویی کنند که قرار است دنیای آنها را جذابتر کند.
احساسات را بیرون بریزید
مادران متولد بهمن جزو فداکارترین مادران هستند. آنها چنان فداکاریهایی برای فرزند خود میکنند که به راستی باور کردنی نیست. با این حال از آنجا که آنها ذاتا درونگرا هستند معمولا در تعامل با فرزندانشان احساسات خود را بروز نمیدهند و در ظاهر عشق و علاقه خود را علنی نمیکنند. بهتر است این رویه را متوقف کنید. شما در عین حال که یکی از بهترین مادران دنیا هستید با سکوت خود دیگران را به شک میاندازید. البته که فرزندان شما از علاقه بیحد و حصری که به آنها دارید مطلع هستند اما اوضاع خیلی بهتر خواهد شد اگر این همه احساسات را بروز بدهید. آنها را در آغوش بگیرید. هیچ اشکالی ندارد اگر در مقابل همه این کار را انجام دهید. به آنها بگویید که چقدر دوستشان دارید. اصلا ایرادی ندارد اگر هر روز و حتی روزی چند بار این کار را انجام بدهید. درونگرایی یکی از بارزترین خصوصیات زنان متولد بهمن است اما وقتی پای بچه به میان میآید باید اوضاع را تغییر داد. (البته استثناً این یک مورد در مورد مادرمان صدق نمیکند چون ایشان حداقل در برخورد با اینجانب عجیب احساسات خود را بروز می دهند)
نمادی از انسانیت
همانطور که پیشتر اشاره شد، مادران متولد بهمن از جمله فداکارترین مادرانی هستند که هر کسی به عمر خود دیده است. آنها میتوانند خیلی راحتتر از حد تصور از خودشان بگذرند و خود را وقف بچهها کنند. اگر شاغل باشند حتی با بهترین موقعیت شغلی و بالاترین درآمد ممکن زمانی که احساس کنند فرزندانشان به آنها احتیاج دارند، خیلی راحت قید همه این مزایا را میزنند و کنار بچهها باقی میمانند. شاید خیلی کم پیش بیاید که به فرزند خود بگویند چقدر او را دوست دارند اما با رفتار خود این مهم را به بچهها ثابت میکنند. هر چند بچهها باید کمی بزرگتر شوند تا معنی این فداکاریها را دریابند. این مادران با رفتار خود ناخودآگاه به بچهها درس فداکاری و انسانیت میدهند. به واقع بچهها زمانی فداکاری را یاد میگیرند که آن را همیشه در زندگی خود دیده و شنیده باشند و این درست همان کاری است که مادران متولد بهمن انجام میدهند.
رفیق شفیق بچهها
مادران متولد بهمن از آن دست مادرانی هستند که با بچههای خود بیشتر رفاقت میکنند. البته آنها با مراقبت سفت و سخت بچهها موافق نیستند و ترجیح میدهند بچهها خودشان یاد بگیرند از خود محافظت کنند اما در عین حال اگر فرزندشان از آنها کمک بخواهند این کمک را هرگز دریغ نخواهند کرد. مادران متولد بهمن هر چند از آن دسته مادرانی نیستند که در پارک دنبال فرزند خود راه بیفتند و نگذارند او زمین بخورد اما اگر بچهها به خطای خود نزد مادرشان بیپرده اعتراف کنند خیلی خوب به حرفهای آنها گوش میدهند، درکشان میکنند و از کنار خطایشان میگذرند. خب! این یعنی رفاقت. اگرچه شاید وقتی بچه زمین میخورد از جایشان تکان نخورند و صبر کنند تا او خودش بلند شود که البته این هم جزو باورهای آنهاست و بر این عقیدهاند که بچهها باید بتوانند از خودشان مراقبت کنند اما در عین حال همیشه بهترین شنونده برای درددل فرزندانشان هستند.
مادران شوخ طبع، بچههایی مستقل
یکی از ویژگیهای بارز مادران متولد بهمن تلاش آنها برای تربیت بچههایی است که از همان کودکی بتوانند روی پای خودشان بایستند. مادران بهمنی همیشه بچهها را به استقلال تشویق میکنند و آزادی را در راستای مستقل شدن به راحتی در اختیار فرزندان خود قرار میدهند. البته این بدان معنی نیست که بچهها وقتی بابت چیزی ناراحت میشوند نمیتوانند روی مادر خود حسابی باز کنند چون اتفاقا در مواقع ناراحتی بچهها، تنها کسی که میتواند روحیه آنها را عوض کند، مادرشان است. مادران متولد بهمن در مواقع ناراحتی فرزندان به شوخ طبعترین آدم روی زمین تبدیل میشوند و در نهایت آنها را آنقدر میخندانند که غم و غصه از یادشان برود. در واقع این مادران در تبدیل گریه فرزندان خود به خنده بسیار مهارت دارند و خب، وقتی خنده دوباره به لبهای آنها برگشت خیالشان راحت میشود و دوباره خود را کنار میکشند و میگذارند تا فرزندشان با درایت خودش برای مشکلی که پیش آمده راهحلی پیدا کند. البته اصلا بعید نیست راهحل بچهها به جایی نرسد اما از آنجا که مادران متولد بهمن دوست دارند فرزندان مستقلی داشته باشند دخالت نمیکنند تا در نهایت بچهها خودشان چاره کار را پیدا کنند.
مادرانی که غر نمیزنند!
مادران متولد بهمن معمولا جزو آن دسته از مادرانی هستند که در انجام تکالیف مدرسه بچهها با آنها همراه میشوند. اصلا بعید نیست اگر یک روز به جای فرزندشان تمام تکالیف ریاضی او را حل کردند اما قطعا این کار آنقدر تکرار نمیشود که بچه استقلال درسی خود را از دست بدهد. با این حال این مادران اصولا در امور درسی همراه فرزندان خود هستند اما این دلیل بر حساسیت آنها روی درس بچهها نمیشود. با این وصف اگر فرزند یک مادر متولد بهمن در درس خاصی ضعیفترین نمره ممکن را بگیرد هرگز با غرغرهای بیپایان مادرش مواجه نخواهد شد بلکه ممکن است فقط با یک سوال ساده مثل اینکه «چه اتفاقی افتاد که نمرهات اینقدر پایین شد؟» روبهرو شوند و خب، بیشتر از این هم مشکلی در کار نخواهد بود البته به شرط اینکه بچهها صادقانه موضوع را بری مادرشان توضیح بدهند. چون خوب میدانند که اگر به او راستش را بگویند تنبیهای در کار نخواهد بود حتی اگر واقعیت خیلی دور از انتظار باشد!
مادران متولد بهمن در عین حال ترجیح میدهند فرزندان خود را بیش از هر چیز دیگری ترغیب به گشت و گذار در دنیا و آدمهایش کنند. آنها همیشه یک توصیه به بچههای خود دارند آن هم اینکه از طریق کتاب، اینترنت، معاشرت و سفر آدمها و جهانی را که در آن زندگی میکنند بشناسند و باورهای خود را به این ترتیب پایهگذاری کنند. شاید برای همین است که بچههای مادران متولد بهمن همیشه به مادران خود اعتماد دارند و آنها را نزدیکترین رفیق خود میدانند.