علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

سرسره بازی پیشرفته ...

1392/1/29 23:13
نویسنده : الهام
1,332 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از گذشت یه هفته از تمرینات سرسره بازی مقدماتی در منزل امروز اومدم با آموزش حرفه ای سرسره بازی برای نی نی های مهربون...

راستش همه چیز از اونجا شروع شد که دیروز مامانم تو دانشگاه کار داشت و خوشبختانه چون کسی نبود که من پیشش بمونم ما خانوادگی مجبور شدیم بریم دانشگاه و من دانشگاه و خییییییییییییییییلی دوست دارم آخه میدونی جلوش یه دونه پارک برای بازی دانشجوها!!!!! هست...و من هر وقت میرم اونجا حسابی بازی می کنم...

من و بابایی طبق معمول تو پارک مشغول بازی شدیم و مامان رفت کارش و انجام داد و برگشت پیشمون....منم تو این مدت حسابی ترکوندم و با بابایی سرسره بازی و دوچرخه سواری کردم...

وقتی رسیدیم خونه مامان و بابام که چند وقته زبان می خونند مشغول مطالعات بودند و من بینوا هم طبق معمول با خودم مشغول بازی شدم و یکی از صندلی ها رو آوردم وسط که سرسره بازی کنم...

وقتی خوب با خودم فکر کردم دیدم این مدل سرسره بازی دیگه خیلی تکراری شده و داره حوصله منو سر می بره و باید یه فکر اساسی برای سرگرم کردن خودم بکنم...

به خاطر همین تصمیم گرفتم منم مثل سرسره بازی تو پارک اونم نه مثل بچه های هم سن خودم، مثل بچه های بزرگتر عمل کنم...اینطوری...(نی نی های عزیز توجه داشته باشید که آموزش این جلسه تصویریه و باید به تصاویر کاملا دقت کنید و به خاطر بسپرید...)

اول از طرف سُر این سرسره بالا برید

و حالا برای پایین رفتن از پله های سرسره کمک بگیرید به این صورت:

و حالا باز شروع می کنیم به بالارفتن از پله ها...

و حالا هوراااااااااااااااااااااااااا...

مراقب باشید موقع رسیدن به زمین از دستتون کمک بگیرید گرچه میدونم شما به طور غریزی همین کار و می کنید...

کوچولوهای عزیز اگه در حین سرسره بازی یهو مامان و باباتون مثل مامان و بابای من  از شدت ذوقیدن پریدند تو بازی تون و با نور فلش دوربین تمرکزتون رو به هم زدند آرامش خودتون و حفظ کنید و اصلا دست و پاتون و گم نکنید تا بتونید سرسره بازی تون رو به آخر برسونید و از سرسره بازی لذت ببرید....

حالا میتونید سرسره بازی پیشرفته رو شروع کنید و حالشو ببرید...

دیروز تو پارک بابام منو پشت سر یه نی نی که داشت دوچرخه سواری میکرد سوار کرد و از عقب منو گرفت تا با هم دوچرخه سواری کنیم... منم خیلی خوشم اومد و از وقتی برگشتیم خونه همش ازش میخوام که سوار موتور من بشه تا من پشت سرش سوار شم و هر چی مامانم بهم توضیح میده که بابا سنگینه و موتورت می شکنه تو کَتَم نمیره ابداً....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان امین
29 فروردین 92 23:10
ای شیطون بلا دیگه کاری هست که آقا علیرضای وروجک نکرده باشه.
گلبرگ
30 فروردین 92 13:43
مرد کوچولوی خلاق، دوست دارم

منم شما و آریا جون و دوست دارم خاله جونی...
سجاد
1 اردیبهشت 92 23:20
سلام
با کلیپی از نماز خوندن سجاد کوچولو آپممممممممم
منتظرتونیم

باشه.اومدم.