علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

مهمون های من...

1392/2/31 19:11
نویسنده : الهام
796 بازدید
اشتراک گذاری

همه چی به تقریبا یه سال قبل برمی گرده...همون وقت ها که مرخصی زایمان مامانم تموم شد و قرار شد بره سر کار و در به در دنبال یه پرستار بود که مطمئن باشه و وظیفه شناس باشه و راهش نزدیک باشه و.... هزار تا فاکتور دیگه که از نظر مامانم خیلی مهم بود....

و بالاخره تعطیلات نوروز بود که از طریق دختر خالۀ بابام با یکی از آشناهاشون به نام خاله نسرین آشنا شدیم و فهمیدیم خونه اش هم به ما نزدیکه و بدین ترتیبات مامان و بابام از نگرانی در اومدند و منم شدم مهمون خاله نسرین و سه روز هفته رو کلۀ صبح می رفتم پیش خاله نسرین.

اونجا رو خیلی دوست داشتم آخه می دونی همسایۀ خاله دو تا پسر داشتند به نام سامان و سالار که سامان فقط ده روز از من بزرگتره و هم بازی من بودند.

امروز بعد از حدود یه سال که اونا رو ندیده بودم اومدند خونمون...

حدود ساعت 11 بود که خاله نسرین تماس گرفت و به مامانم گفت میخوایم بعد از ظهر بیایم اونجا.مامانم کلی خوشحال شد و پس از کمی تفکر دو دستی زد تو سرش...آخه می دونی تمیز و مرتب کردن خونه ای که همیشه میدونِ جنگه و انواع و اقسام وسایل نقلیه و وسایل خونه و کشاورزی و نظامی و حسابداری و ... توش وِلویه اصلا کار راحتی نیست...

در کمال ناباوری مامان با سرعتی نزدیک به سرعت نور جابجا می شد و مثل باد وسایل و جابجا می کرد و در عرض 90دقیقه خونمون حال و روز خونۀ آدمیزاد پیدا کرد...

ناگفته نماند که من هر چند ربع ساعت یه بار وسایل دمِ دستم رو بساط می کردم و مامان با سرعتی باور نکردنی کاری رو که همیشه تو چند ساعت انجام می داد بلافاصله و بدون هیچ غُر زدن و امر و نهی کردنی انجام می داد...

و بالاخره اومدند و اینم احوالات علیرضا در برخورد با مهمان ها...

اول از همه به رسم مهمان نوازی اجازه می دم سامان سوار موتورم بشه و از عقب هُلِش می دم...

بعد از مدتی مهمان نوازی با مهمان شیش می شم و خودم هم پشت سر مهمان سوار میشم....جلوی مهمان نه هاااااااااااااااا....پشت سرش...

و بعدش از مامان می خوام تا یه عکس از سامان جون که تریپ داش مشدی گرفته بندازه...اینم عکسش که داغِ داغِ و تازه از تنور در اومده...

و حالا برای این که مهمان نوازیم و کامل کنم وقتی داریم سه نفری عکس می ندازیم این قیف رو که برام خیلی باارزشه میذارم رو سرِ سالار تا خوش تیپ تر بشه...

و قیف می افته و یه شاهکار عکسی خلق می شه!!!

و سامان که می بینه من داداششو اذیت می کنم به مامانم حمله می کنه...

و حالا سالار در نقشِ بزرگترِ من و سامان، بازیِ ما رو مدیریت می کنه...

و از اونجا که حسِ مهمون نوازی من به اوجِ خودش رسیده هر دو مهمان و سوار موتورم می کنم و هُل می دم....

و در پایان یه عکس از مهمون های علیرضا...

خودت می بینی که مثلِ آقاها رفتار کردم ..و استثنائاً امروز روی مامانم و سفید کردم....

هم اسباب بازی هامو دادم به دوستام، هم قیفِ با ارزشمو..

و اینه که میگن با مهمانِ خود مهربان باشیم...حال کردی منو...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان آرمينا
31 اردیبهشت 92 20:21
آفرين عليرضاي مهمون نواز و مهربون كه واسه مامانش هم آبروداري كرده
مامان امین
31 اردیبهشت 92 20:25
الهی خاله قربونت بره چقدر تو مهمان نوازی عزیزم، من و امین هم می خوایم بیایم خونتون ولی اگه امین بیاد خونتون به اندازه این مهموناتون ساکت و مظلوم یه جا نمیشینه، باهات پایه میشه و دخل منو و مامانت رو میاره شاد و سلامت باشی عزیز گلم

منتظرتون هستیم خاله جونم. تشریف بیارید.دیدید که چقدر مهمون نوازم.
مامان ایمان جون
31 اردیبهشت 92 22:13
چه پسر آقایی,چه بزرگانه رفتار کردی خاله جونی فداششششششششششششششش
مامان عبدالرحمن واویس
1 خرداد 92 7:36
افرین افرین عجب پسری داریم ما چه مهمون نوازی خداحفظت کنه گلکممممممممممممممممم
پرهام ومامانش
1 خرداد 92 13:59
فدای صاحب خونه کوچیکه
مامان طاها
1 خرداد 92 15:29
کلی به کارهای مامانت قبل از مهمون اومدن خندیدم.
آخه دقیقآ مثل خودم بوده.

با وجود این بچه ها مگه چارۀ دیگه ای هم هست!!
مامان طاها
1 خرداد 92 15:30
چه پسر مهمون نوازی.
مامان مانی
1 خرداد 92 16:32
آفرین به شما گل پسر که یه کاری کردی که به مهمونات خوش بگذره,قسمت قیفش خیلی باحال بود.
مامان ترنم
1 خرداد 92 19:23
چقدر تو مهربونی خاله. قربون مهمون نوازیت. حسابی حال دادی به مهمونهات

ممنون خاله جون شما هم تشریف بیارید.
خاله الهام
5 خرداد 92 8:44
خاله جونم نامبر واني هم مجري عدالتي هم به موقع آتيش ميسوزوني به موقع هم يه پارچه آقا ميشي فداي مهمون نوازيت عزيزم
از اينكه موقع تميز كردن خونه بازم براي ماماني كار ميتراشيدي كمال تشكر راداريم

مرسی خاله الهام عزیزم.ما بچه های نسل جدید واقعا همه فن حریفیم!!!