نظر سنجی
در ابتدا از ناهید جون مامان فاطمه و محمدرضا جونم تشکر می کنم که مامانم و به این نظرسنجی دعوت کردند...
تصمیم بر این شد که من تو این نظر سنجی دست از نخود آش بودن بردارم و پامو از کفش بزرگترها بکشم بیرون...
و حالا این شما و اینم پرسشنامۀ مامانم:
اگر ماهی از سال بودم...اردیبهشت پر از لطافت بهاری
اگر روزی از هفته بودم...پنج شنبه آخر هفته
اگر عدد بودم...صفر، چون تو چشم نیست و در نظر همه بی ارزشه، ولی در واقع وجودش به دیگران ارزش میبخشه و با اومدنش کنار هر عددی ارزش اون عدد و چند برابر می کنه...
اگر نوشیدنی بودم...شربت خاکشیر، ضد کهیر!!!
اگر ثواب بودم...کمک به بیداری کسانی که خودشون و به خواب می زنند...
اگر درخت بودم...کاج... برای سبز بودن کمترین نیاز رو به محیط اطراف داشتم، ریزش برگم کم بود و خیلی باعث آزار دیگران نمی شد...میوه نداشتم پس کسی نمی تونست از مهم ترین ثروتم سو استفاده کنه...
اگر میوه بودم...نارگیل... سر سخت...نفوذ ناپذیر... هیچ چیزی نمی تونست منو لِه کنه...عقایدم و لِه کنه... درک و فهمم رو نادیده بگیره... و هزاران هزار ....
اگه گل بودم...حُسن یوسف... سنگین و رنگین...
اگه آب و هوا بودم...خنک و معتدل...
اگه رنگ بودم...شرابی
اگه پرنده بودم...کبوتر... آرام و رها...
اگه صدا بودم... نم نم بارون...
اگه فعل بودم... بخشیدن...
اگه ساز بودم...ویولن
اگه عضوی از بدن بودم...
اگه بخشی از طبیعت بودم...کوه... محکم و استوار
اگه یک حس بودم... حس نوع دوستی...
ما هم از چهار نفر و دعوت می کنیم تا این پرسشنامه رو پر کنند:
هر کدوم از دوستان عزیز که تمایل به شرکت در نظر سنجی نداشتند اصلا مساله ای نیست... انصراف کار راحتی ست...
قبلا از همکاری شما متشکرم...