نقاشی... نقاشی...
آااااااااااااااااااااااااای بدمان می آید به این و آن رو بیندازیم!
آاااااااااااااااااااااااای بدمان می آید از این که برای کشیدنِ یک "تُ" همه اش دست به مداد باشیم و آویزانِ این و آن....
حالا می خواهد این "این و آن" مادرمان باشد یا بابایمان و یا دایی محسنمان! فرقی نمی کند کلاً به این نتیجه رسیده ایم که ما انسانی هستیم با قابلیت های فوق العاده (بسی اعتماد به نَفَسِ کاذب!!) که خودش به تنهایی می تواند نقّّـــــــــــــــــــــاشی بکشد...
به همین دلیل چند روزی می شود که دیگر توبه نموده ایم و پشت دستمان را داغ کرده ایم که برای کشیدنِ یک "تُ" ناقابل شنوای نق و نوق اطرافیان باشیم
می بینی که به مثالِ کودکی که گویی قرار است فردا به معلم جواب پس بدهد با جدیت فراوان عزم خود را جذب نموده و در حال نقاشی کشیدن هستیم... و گویی جایی مناسب تر از آستانۀ درِ ورودیِ منزلمان نیز نیافته ایم....
البته در گوشه و کنار تکه های پاره شدۀ کاغذ نیز قابل مشاهده است که قبل از شروع به کشیدن نقاشی از دفتر نقاشی مان جدا کرده ایم
و امـــــــــــــــــــــــا امروز صبحمان... دقایقی پس از بیدار شدن... در این پوزیشن نیز با قدرت تمام به جانِ کاغذ های مادر مُردۀ مادرمان افتاده ایم و در حالِ هنرنمایی خود هستیم و داریم نقش بر آن می افکنیم
برای مشاهدۀ اثار هنری علیرضا خان نوری بیا به ادامۀ مطلب
تبحر ما را داشته باش... بعد بگو ما نقّّــــــــــــــــــــاش باشی نیستیم؟!
ابتدا نگاهی به رنگ های موجود...
و نیم نگاهی به نقاشی مان... تا ببینیم چه رنگی به رنگ های موجود می آید
و انتخاب رنگ مورد نظر...
و حـــــــــــــــالا... دِ بکش منظورمان این است که حالا نَکِش، کی بِکِش آن هم با قدرت بالا
و نمایی نزدیک... افسوس که پایمان به طور کامل داخل کادر نیست و گرنه آاااااااااااای عکسمان هنری می شد
و این هم اثر معروفِ علیرضا خان نوری
نه اشتباه نکن... عُمراً که دیگر به کسی رو بیندازیم تا برایمان "تُ" بکشند!!! و عمراً که خودمان قادر باشیم یک همچین "تُ" هایی مانند آنچه در صفحۀ سمت راست می بینی بکشیم!!!
این "تُ" ها زادۀ هنرنمایی بابایمان است که قبلاً کشیده اند و ما به دنبالِ صفحۀ خالی در دفتر خود به این صفحه رسیدیم و رنگ و لعابی نیز بر هنرنمایی بابایمان زدیم تا آبروی ایشان نرود با این "تُ" هایی که کشیده اند!!! آخر می دانستیم مادرمان این نقاشی را اینجا آپلود خواهند کرد
و یک ژست کاملا هنری از جناب نقاش باشی که امروز صبح شکار شد...
و عاقبت اثر خلق شده را ببین تا پروندۀ نقاشی های این دوره نیز به پایان برسد
نحوۀ مداد در دست گرفتنمان را ببین و یاد بگیر... فکر نکنی اگر نقاشی های زیبا می کشیم از فکرمان کمک می گیریم، نه اصلاً... چون مدادمان را این گونه در دست گرفته ایم نقاشی مان زیبا شده است شما نیز اگر مدادت را به شیوۀ ما در دست بگیری می توانی نقاشی های زیبا بکشی...
مانند خیلی از همین افرادی که در اطرافمان به وفور می بینی! چون شبیه مثلاً رونالدو لباس می پوشند و موهایشان را به مانند او تزئینات می کنند فوتبالشان نیز خود به خود مانند رونالدو خوب می شود و اصلاً نیازی به تمرین ندارند و بسی ظاهر بینی مُفرط...
.... و غافل از این که "باید که جمله مس شوی تا جای مسی را بگیری"
بسیار هم مربوط بود... اصلا می دانی ربطش به همان بی ربطی اش بود