و سالی که نو می شود...
بالاخره تعطیلات نوروزی نیز به پایان رسید و ما از هتلِ حدودِ هفت....هشت... ستاره به منزل باز گشتیم
یادش به خیر و خوبی باد
حالا دیگر از عید دیدنی رفتن و هرگز میزبان نشدن خبری نیست
دیگر خبری نیست از گشت و گزارهای بی دغدغه و باز گشتن به وقتِ گرسنگی و پذیرایی شدن به رسم رستوران های هفت...هشت ستاره
دیگر خبری نیست از پسر خالۀ سوگلی شدن و باج دادنِ امیر علی جان و مصطفی خان که دمی بیش تر با ایشان اوقات بگذرانیم و ایضاً از پسرعموی سوگلی شدن برای مهدی جانمان و نیز پسر دایی سوگلی شدن برای مینا و مهتاب و رضا کوچولو و از همۀ این ها مهم تر خبری نیست از نوۀ سوگلی شدن و برانگیختنِ حسادت سایرِ نوه ها
حالا مادرمان باید سرِ کار برود و ما را به مهد بسپارد و در منزل برای غذا پختن بسی اوقات بگذراند و در این زمان ما نیز از توجه ایشان بی نصیب باشیم در هر صورت قبول کن که سازگاری با شرایط فعلی بسی زمان بَر است و بسی سخت
بر خود لازم می دانیم آغاز سال جدید را به شما رِفیق شفیق مان تبریک عرض نموده و خود را بسی سپاسگزار محبتت بدانیم که به ما سر زدی و وبلاگ به روز نشدۀ ما را تنها نگذاشتی
و سپاس که برایمان پیام تبریک گذاشته و ما را شرمسار محبتت نمودی و بسی شرم که به دلیلِ عدم دسترسی به اینترنت در ولایت نتوانستیم گوشه ای از محبتت را جبران کنیم...
به امید روزی که وایمکس ایرانسل در تمامِ نقاط این سرزمین به حالت پنج چراغ روشن درآید و با آنتن دهیِ کامل، خدمت رسانی کند
از آن جا که بسی دچار سر در گمی هستیم و نمی دانیم باید از کجا شروع کنیم این پست را اختصاص می دهیم به عکس هایی از خودمان
این عکس در معیت هفت سین و در مهد گرفته شده:
و اما عکس هایی که در ادامه آپلود می شود بسی از عکس های گرفته شده در مهد زیباتر است و نتیجۀ سوء استفادۀ مادرمان از حضور پسر خالۀ عکاس بابایمان در منزل است و مشاهده می شود که محصولات دوربین و هنر ایشان در زمینۀ کیفیت بسی بهتر از عکسی است که در مهد گرفته شده است
از آن جا که ثابت کردن کودک فعالی چون اینجانب بسی دشوار است، ما را به زورِ نشان دادنِ هواپیمایی خیالی در آسمان، ثابت نگه داشته و عکاسی صورت گرفته است که البته عکس بسی هنری شده است لازم به ذکر است که عکاس با سرعتی بالغ بر 300 عکس در ثانیه عکس برداری نموده است تا این چند عکس مانند عکس آدمیزاد در آید
به امید روزی که بابایمان توانمند شده و قادر به خرید یک عدد دوربین مشابه دوربین پسرخالۀ خود شوند تا مادرمان نیز عکس های هنری بگیرند
ادامۀ عکس ها در ادامۀ مطلب
و یک عدد پسر شکلات خور که سبیلی کاکائویی برای خود ساخته است و اینک چای می نوشد
سپاس پسر خالۀ بابایمان را و دوربینشان را...
بسی خشنود خواهیم شد اگر هر از گاهی ایشان سفری به تهران داشته و ما را به میزبانی برگزینند آخر ما آخرِ میهمان نوازی هستیم