از شدت عبادت یا از شدت ....
چند روز پیش مامانم داشت نماز می خوند که رفتم سراغ مهر و سجاده.... و طبق معمول به مهر حمله کردم... آخه شما نمی دونید مهر چقدر خوشمزه ست..به به....
مامانم هم یه مهر دیگه برداشت و رفت تو اتاق نماز دیگه شو بخونه منم که خیلی بازی کرده بودم و خسته شده بودم همون جا خوابم برد و کار مامانم و راحت کردم... حالا بگو علیرضا بچه بدیه....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی