چهارشنبه سوری 94
25 اُم اسفند مقارن با آخرین چهارشنبۀ سال 94، مادرمان بساط چای، ماست چکیده و سبزی تازه را جور کردند و قرار بر این شد که در معیت دایی محسن و عیال که اتفاقاً چند روزی می شد در تب و تاب اسباب کشی به منزل جدید بودند، به همان مکان سال قبل یعنی پشت جنگل های سرخه حصار برویم و چهارشنبه سوری خود را به در کنیم و خیال مان بابت این مهم راحت شود
تا همگان در منزل مان حاضر شوند حوالی غروب شده بود و تازه مادرمان در آستانۀ در و به هنگام خروج به یاد آوردند که بهتر آن که به جای ماست چکیده جوجۀ مزده دار شده و آماده تهیه و همراه خود کنند و چهارشنبه سوران را جوجه خوران بگذرانند لذا کفش از پا گرفته، بازگشته و بساط جوجه پزی را همراه خود کردند! بعد از خرید جوجه همگی عازم محل شدیم و به مانند سال قبل ورودی های سرخه حصار بسته بود و ملت همیشه در صحنه در گروه های دانشجویی، دانش آموزی، فامیلی و ... به بیابان های اطراف هجوم آورده و با ترقه و برپا کردن آتش، چهارشنبۀ خود را به در همی کردندی!
از آن جا که ما نیز از چهارشنبه سوری بازانِ قهار بودیم همراه با خود تیر و تخته همراه برده بودیم و با وجود سردی هوا هم چنان بی خیال نشدیم و در اطراف آتش اتراق نموده و تا تهِ تهِ چهارشنبه سوری را به در نیاوردیم، صحنه را خالی نکردیم مخصوصا که خانواده ای حدود پنجاه نفره در مجاورت ما حضور داشتند و با کودکان قد و نیم قد از نوزاد گرفته تا نوپا و نوباوه و همین طور اجتماعی از میان سالان تا کهنسالان، شادی می کردند و خوش و خرم بودند، در نتیجه امید به تحمل سرما و ماندن در صحنه را تا آخرین نفس(!) در ما افزایش می دادند
چهارشنبه سوری ما با دور هم بودن، آماده کردن چای آتیشی، جوجه پزی و جوجه خوری به پایان رسید در حالی که در تمام این مراحل شاهد آتش بازی های پر سر و صدا و هزار رنگ همشهریان همیشه در صحنۀ خود بودیم که مناظری زیبا و البته مهیب را خلق می نمودندی ما نیز امسال پیشرفت نموده و نه تنها تریپ طبیعت دوستی به خود گرفته و برای آتش بازی از بوته های خشک بیابان مایه نگذاشتیم بلکه تریپ با فرهنگی نیز به خود گرفته و به گفتۀ شهید مطهری عمل نمودیم و هر گونه پرش و جهشی از روی آتش را نیز تحریم کردیم! در حقیقت ما و خانواده فقط و فقط تریپ خوردگی به خود گرفته و جایت سبز تمام مدت را مشغول بخور و بخور بودیم
در ادامۀ مطلب شاهد عکس های ما از چهارشنبه سوری خواهید بود
یک چهارشنبه سوری است و یک دورهمی و البته یک آتش بازی
آمادگی جهت به ثبت رسیدن در قاب دوربین و همزمان وزش باد و هجوم ترکش هایی از آتش به قاب دوربین
و آتش بیار معرکه
پسرکی که از شدت سرما چشمان خود را نیز در کلاه کشیده است
و زیبایی های آتشین که ثبت آن جز در تاریکی شبانه و جز در چهارشنبه سوری که به یک پیک نیک شبانه دعوت می شویم، امکان پذیر نیست!
و حسن ختام چهارشنبه سوری: یک عکس یادگاری مردانه
این پست بیست و هفتم اسفندماه نگاشته شد ولی نیاز به پاره ای اصلاحات و البته عدم وجود اینترنت پرسرعت در نوروز ارسال آن تا امروز به تعویق افتاد
سال نو بر شما مبارک و روز و روزگارتان در سال جدید و سالیانِ بعدِ پیشِ رو خوش باد