چهارشنبه سوری 94
25 اُم اسفند مقارن با آخرین چهارشنبۀ سال 94، مادرمان بساط چای، ماست چکیده و سبزی تازه را جور کردند و قرار بر این شد که در معیت دایی محسن و عیال که اتفاقاً چند روزی می شد در تب و تاب اسباب کشی به منزل جدید بودند، به همان مکان سال قبل یعنی پشت جنگل های سرخه حصار برویم و چهارشنبه سوری خود را به در کنیم و خیال مان بابت این مهم راحت شود تا همگان در منزل مان حاضر شوند حوالی غروب شده بود و تازه مادرمان در آستانۀ در و به هنگام خروج به یاد آوردند که بهتر آن که به جای ماست چکیده جوجۀ مزده دار شده و آماده تهیه و همراه خود کنند و چهارشنبه سوران را جوجه خوران بگذرانند لذا کفش از پا گرفته، بازگشته و بساط جوجه پزی را همراه خود کردند! بعد از خرید جو...