"تُ" می بینیم...
علاقۀ ما به "تُ" وصف ناپذیر است... "تُ" در فرهنگ واژگان علیرضا یعنی: کامیون... هر از گاهی از حضور مادرمان پای لپ تاب استفاده می کنیم و خودمان را به روی پای ایشان می رسانیم و "تُ"..."تُ" گویان از ایشان در خواست نمایش "تُ" های موجود در حافظه را داریم... و امــــــــــا.... ما فکر می کنیم پروردگار به ما علاقۀ ویژه ای دارد و منابع غنی و سرشاری برای رصد کردن "تُ" در اختیارمان است... پاییز سال گذشته بابایمان یک پمپ انتقال بتن خریداری کردند و آن را برای کار به شرکت "بنیان بتن غرب" سپردند. شرکت بنیان بتن هم به بابای ما یک سررسید داد که حساب هایشان را در آن ثبت کنند... یک روز دور از چشم بابایمان ما هم به آن سررسید سرکشی کردیم تا ببین...